کد خبر: ۹۲۷۱۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ - 01 February 2017
نیکوکاران راستین، بی آن که کسی از آنان درخواست کمک کند، دست همیشه بخشنده دارند. چه هفته نیکوکاری در سالنما وجود داشته باشد یا نه، نیکوکاری در جامعه جریان دارد و تا ابد نیز جریان خواهد داشت. ‏
 روزنامه اطلاعات در گزارشی درباره نیکوکاری و نذرهای اجتماعی و فرهنگی در ایران نوشت: نیکوکاران راستین، بی آن که کسی از آنان درخواست کمک کند، دست همیشه بخشنده دارند. چه هفته نیکوکاری در سالنما وجود داشته باشد یا نه، نیکوکاری در جامعه جریان دارد و تا ابد نیز جریان خواهد داشت. ‏

ع.درویشی در بخش نخست این گزارش آورد: دکتر یحیی دولتی ـ استاد دانشگاه علوم پزشکی در این باره می‎گوید: «ای که دستت می‌رسد کاری بکن/پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار! باید کار نیک امروز را به فردا وانگذاشت، که شاید فردایی نباشد.» او با این سخن که نیکوکاری، زمان و مکان نمی‌شناسد، می‌افزاید: «مدتی‌ست در تدارک یک کار نیکو در خود دانشگاه هستیم. دوستان و همکاران و دانشجویان توافق کرده‌اند که به گونه‌ای به دانشگاه کمک کنند. این کار در جهان جریان دارد، در دانشگاه‌های جهان، دفترهایی به نام(آلوم نایAlumni‏) هست که به گردآوری کمک‌های مالی از دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها می‌پردازند.

دکتر دولتی رهایی از دانش‌آموختگی(فارغ‎التحصیلی) را بی‌مفهوم می‌خواند و باور دارد که دانش‌پژوهی باید همیشگی(مستمر) باشد: «به گفته یک پزشک اندیشمند غربی، تا زمان مرگ باید استیودنت(پژوهشگر) بود! در آموزه‌های ادبی خودمان هم داریم، به گفته ابوریحان بیرونی، زگهواره تا گور دانش بجوی!» 
دکتر دولتی با اشاره به این نکته که بی‎گمان دانشگاه‌های دولتی با وجود داشتن بودجه‌های دولتی،‌ نیازهایی بیرون از توان مالی خود دارند، به سخنان‌اش ادامه می‌دهد: «با توجه به این که دانشگاه‌های دولتی در ایران رایگان است، این اندیشه به وجود آمد که طرح «آلوم‌نای» را در دانشگاه‎های ایران پیاده کنیم.»‏

این پزشک متخصص در ادامه سخنانش می‌گوید: «پارسال در یک گردهمایی در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران قرار شد هر یک از دانش‎آموختگان، یک‎میلیون تومان کمک کنند، که اگر طرح به راه بیافتد، کمک بزرگی به دانشگاه‌ها خواهد شد.»
او با بیان این که آغاز این طرح از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران بوده است، می‌افزاید: «از کسانی که ابراز آمادگی کرده‌اند، لیست‌برداری شده است. هنگامی که کارمان تمام شد، به دیگر دانشکده‌های پزشکی نیز شرکت در این طرح را پیشنهاد خواهیم داد؛ همچنین به دیگر دانشگاه‌ها و همه دانش‌آموختگان این 50 سال، تا در راه یاری به دانشکده‌های خود گام بردارند و برای شکوفایی آن‌ها بکوشند؛ زیرا بسیار پژوهش‌ها به سبب نبود بودجه، نیم‎کاره رها شده و بخشی از پروژه‎های تحقیقی به سبب تعلق‌نگرفتن بودجه به آن‌ها، زمین مانده است.» 
دولتی باور دارد: «همه ما یک مادر فیزیولوژی و یک مادر علمی داریم که دانشگاه است. یک داستانی هست که جوانی با مادرش درشتی می‌کند و مادر با نگاه به قدوبالایش می‎گوید می‌دانی چه بودی و چه شدی؟ تو آنی که از یک مگس رنجه‌ای/که امروز سالار و سرپنجه‌ای! دانشجویان و دانش‌پژوهان و جویندگان علم در سال‌های پیش، به رایگان در دانشگاه‌ها درس خوانده‌اند و اینک دانش‌آموخته و متخصص شده‌اند، بنابراین به گونه‌ای وام‌دار مادر علمی خود هستند، و اینک زمانش رسیده که به یاریش بشتابند. امیدواریم تمامی دانشجویان دانشکده پزشکی‌ دانشگاه تهران و سپس دانشجویان دیگر دانشکده‌های پزشکی و بلکه همه دانشگاه‌ها در این مسیر قرار گیرند و در شکوفایی هرچه بیشتر دانشگاه خود بکوشند.»

**نیکوکاری و خوشنودی ‏
دکتر یحیی دولتی می‎گوید که بسیاری از همکارانش در آسایشگا‌ه‌ها و مراکز نیکوکاری در تهران و دیگر استان‌ها کوشایند، ولی یاری به دانشگا‌ه‌ها یک گام نو است که اینک پیش روی آنان گشوده شده است.

او معتقد است که افزون بر یاری دانشگاه‌ها، باید در دیگر جاها نیز حضور داشت: «راه‌ها برای کار‌های نیک بسیار است، هنگامی که در این راه قرار بگیرید، نشانه‌های خود راه، مسیر را به شما نشان خواهد داد. می‌توان رفت به راه‌های دور و کمتر شناخته‌شده؛ برای نمونه می‌توان رهسپار زادگاه خود شد، ‌به همان روستایی که اینک شهر شده است و اگر بیمارستان ندارد، کمک کرد که بیمارستانی در آنجا ساخته شود، و اگر پزشکانی که از شهر آمده‏‎اند و دوران خدمت خود را در آن‌جاها می‌گذرانند و به سبب خانه(مسکن) در تنگنایند، چند واحد خانه ساخت و در اختیار آنان قرار داد.

«همه انسان‌ها به همان نسبت که وام‌دار مادر خویش، مام وطن و مام دانشگاه خویش‌اند، به زادگاه خود نیز بدهکارند؛ زیرا در آن‌جا پا به دنیا گذاشته‌اند، غذای آن‌جا را خورده‌اند، از هوایش نفس کشیده‌اند، مادرشان در آن‏‎جا به آنان شیر داده است.

«از آن جایی که اینک اعتیاد و وجود جوانان معتاد در همه‌جا بیداد می‌کند و چالش بزرگی به شمار می‌رود، ساخت مراکز درمان معتادان می‌تواند گام بزرگی در این راه باشد که آنان از دام اعتیاد رهایی یابند. یا ساخت مراکز آموزش‌های فنی و حرفه‌ای تا معتادان رهایافته، در آن جا آموزش ببینند که مبادا بیکاری سبب رویکرد دوباره آنان به مواد روانگردان شود؛ و گمان نداشته باشید که هرگامی در این راه برداشته شود، به شکوفایی می‌رسد و پیامدهای گوارایی برای مردم در پی خواهد داشت؛ زیرا در این مراکز، جوانان به آموختن رشته‌هایی مانند برق، آهنگری و نجاری، و زنان نیز به خیاطی و فرش‌بافی خواهند پرداخت و راه کسب درآمدهای درست برایشان گشوده خواهد شد. حتی جوانان دانش‌آموخته دانشگاه‌ها می‌توانند گردانندگی و سرپرستیِ این مراکز را به دوش گیرند.»
دکتر دولتی در برابر این پرسش که «سودِ در لحظه نیکوکار» چیست؟ پاسخ می‌دهد: «خوشنودی! انسان نیکوکار از خودش خوشنود می‌شود و با کمک به دیگران، شادیِ بی‌پایانی به انسان دست می‎دهد. در حقیقت، انسان نیکوکار شادی می‌بخشد و شادی به دست می‎آورد. ولی برخی مردم در پیِ شادی مصنوعی هستند.» 
- مانند نگهداری از جانوران خانگی؟!‏
دکتر دولتی: «نه! من باور دارم که نباید جانوران را آزار داد. ولی مثلاً روکردن به آبِ شادی که افزون بر آسیب به تن، شادیش گذراست؛ اما نیکوکاری، شادیِ همیشگی و بی‌پایان دارد!‏

**نیکوکاران سرشناس جهان
یک سازمان پژوهشی در جهان(ویلث اکس)برآورد کرده است که کل کمک‌های نیکوکاری انسان‎های بخشنده در سراسر جهان، از کل کمک‌های انسان‎دوستانه دولت‌های دنیا بیشتر است. شمار زیادی از دارامندانِ جهان با بخششِ داراییِ‌های خود برای کمک به نیازمندان، به چالش دردهایی ‎رفته‌اند که کودکان و پیران و زنان بی‎خانمان و نیازمند را می‌آزارد. 
نام‌ بیل‎گیتس(از کشور آمریکا) بر پایه رده‌بندی سازمان «ویلث اکس» در رده نخست است. او با بخشی از دارایی 80 میلیارد دلاری خود، به مدیریت برنامه‌های انسان‌دوستانه می‌پردازد و همسرش نیز با 27 میلیارد دلار دارایی، یک بنیاد نیکوکاری دارد که بیشتر زمان‌ها در آن‎جا بسر می‌برد. در رده دوم، ‏‎ ‎وارن بافت(از کشور آمریکا) قرار دارد که مدیر عامل اجرایی و رئیس سازمان برکشایر‌هاتاوی، دارایی‌اش فراتر از 21 میلیارد دلار است و بیش از 85 درصد پولش را بخشیده است. در رده سوم، جورج سوروس(از کشور بلغارستان) ایستاده که رئیس «بنیاد سوروس» و سازمان جامعه باز است و 8 میلیارد دلار به سازمان‌های مردم‌نهاد نیکوکاری داده است. 
عظیم پرمچی(از کشور هند) و رئیس شرکت «ویپرو» نیز با 8 میلیارد دلار، به کمک نیازمندان شتافته است.‏‎ ‎چارلز فرانسیس وینی نیز در راه نیکوکاری تا کنون 6 میلیارد دلار، دست و دلبازی کرده است. سلیمان عبدالعزیز الراجحی (از جده)، رئیس بانک الراجحی عربستان، با داراییِ 11 میلیارد دلاری، فردی بسیار نیکوکار شمرده می‌شود.‏‎ ‎گوردون مور( از کشور امریکا) و بنیانگذار سازمان اینتل، تا کنون 5 میلیارد دلار در راهِ ره‌بانی از محیط‌زیست هزینه کرده است.‏‎ ‎کارلوس سلیم الحلو، یک مکزیکی لبنانی‌تبار نیز که تا کنون 4 میلیارد دلار به سازمان‌های نیکوکاری داده است. ایلی برود(از کشور امریکا) دو سازمان بزرگ دارد که با 3 میلیارد دلار به درمان بیماران بی‌درمان شتافته است. جورج قیصر(همچنان از کشور امریکا)، تا کنون 3 میلیارد از دارایی 10 میلیارد دلاری خود را به برنامه‌های آموزش‌وپرورش بخشیده است؛ و شگفت آن که در این میان و در لیست بخشندگان سازمان ویلث اکس، نامی از نیکوکاران ایران مانند احمد افشار دیده نمی‌شود!

**نیکو کار گمنام
احمد افشار‎)‎بازرگان‎(‎، گمنام مانده است در حالی که میلیاردها دلار در راه نیکوکاری بخشیده است و بیمارستان و دبستان، دبیرستان، دانشکده پزشکی و خانه برای نیازمندان ساخته و مرکز نگهداری توانیابان و اردوی تابستانی برای دانش‌آموزان و خوابگاهی برای دانشجویان و دانشکده فنی و کارگاه‌های آموزشی‌ای که ایجاد کرده، هنوز فعالند و با آن که از بسیاری از کار‌های انسان‌دوستانه او گفته‌ایم، از کمک به مراکز جذامیان و خانواده‌های نیازمند او سخنی به میان نیاورده‌ایم. افشار چنان گستره دیدش جهانی بود که حتی بیماران دچار چنگار در سری‌لانکا و کودکان بی‌سرپرست در اوکراین و دانش‌آموزان بی‌مدرسه در مالی نیز از دید او پنهان نمانده‌اند.
شهرت «بیل گیتس» سه‌گانه است، هم به سبب ریاست سازمان مایکروسافت و هم ثروت افسانه‌ای 80 میلیارد دلاری و هم به لحاظ بخشش نیمی از دارایی‌های خود در راه نیکوکاری؛ که بی‌گمان این آخری، گونه‎ای آفت نیکوکاری به شمار می‌رود. در آموزه‌های دینی ما هم هست که آفریدگار، دوستِ بندگانِ نیکوکارِ گمنام است.

احمد افشار، گمنام در شهر ساوت هَمپتون ‏Sout,hampton‏ انگلیس درگذشت و بی‌هیچ آوازه‌ای در روستای زادگاهش(در دزفول)به خاک سپرده شد. افشار که همه کمک‌هایش روانه دزفول شد، هرگز در این شهر دیده نشد و همه فراخوان‎ها برای حضوریافتن در مراسم و جشن ها ‌ را رد کرد! یا دکتر محمدرضا حکیم‌زاده(بنیانگذار آسایشگاه سالمندان کهریزک) که در زمان خود گمنام بود؛ و همچنین «حاتم طایی، شاعرِ درویش‌مسلک و بخشنده سده 6 میلادی، در همه گیتی، آوازه‌اش پیچیده بود ولی کمتر کسی می‌شناختش. اینک نیز کسی در آمریکا با امضای ناشناس به پیشخدمت‌(گارسون)های کم درآمد رستوران‌های امریکا، چک‌های 3 هزار دلاری می‌بخشد. شاید برای همین است که می‎گویند: نیکوکار(سامارتنSamaritan‏)، نه تظاهرکار!‏

اما دیدگاه دکتر یحیی دولتی را در این باره بخوانید: «اگر شما کار نیکویی انجام دهید و برای انگیزاندن دیگران از آن سخن بگویید، خوب است، اما اگر هدف قلبی‌تان تظاهر باشد، خوب نیست. البته کمک‎گیرنده، کمک شما را دریافت می‌کند و تنها ‌کسی که زیان می‌بیند خود شمایید. 
‏«ولی باید امید داشت کسانی که بخش بزرگی از داراییِ‌های خود را می‌بخشند و به این کار مشهور شده‌اند، هدف‌شان فخرفروشی نباشد. به دیگر سخن باید از زاویه‌ای خوب به نیکوکاران نگریست. منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن/منم که دیده نیالودم به بد دیدن! نباید دید بد داشته باشیم. یکی از بزرگان با همراهانش از راهی می‌گذشت، سگی گوشه‌ای مرده بود؛ یکی گفت: حیوان کثیف! ان بزرگ گفت: چرا نمی‌گویی جانورِ وفادار!»

**گستره نیکوکاری
نیکوکاری در جهان، چنان دامن گسترده که برخی دانشگاه‎ها را واداشته است که رشته تخصصی‌اش را ایجاد کنند و به دانش‌آموختگان، مدرک دکترا بدهند. نیکوکاری که در جهان به نامCharity‏ شناخته می‌شود، کاری انسانی است که گاه شامل غیر انسان(محیط‌زیست و جانوران) هم می‌شود.

گاهی انگیزه نیکوکار، باورهای مذهبی است مانند «ترزا» که در 19 سالگی از اروپا گسست و به هند رفت و تا 93 سالگی(1997میلادی) برای خدمت به انسان‌ها کوشید. در سال 1948 نیایشگاه(صومعه) را نیز به سبب قوانین دست‌وپا گیر آن ترک کرد و پرستار شد و برای کوشش‌های بی‌شمار انسان‌دوستانه‌اش در سال 1979 میلادی جایزه صلح نوبل گرفت. اما «انگیزش» همیشه مذهبی نیست و نیکوکاران بزرگی مانند دکتر آلبرت شوایتزر و پاستور، به ندای درون خود پاسخ می‌دهند. 
بخشی از فرهنگ مردم در امریکا سخاوتمندبودن است. ساخت بسیاری از دانشگاه‌های کنونی آمریکا از دارایی بجامانده(میراث)بخشندگان ساخته شده است، مانند دانشگاه‌هاروارد، یا صدها کتابخانه همگانی که از سوی بنیاد کارنگیCarnegie‏ ساخته شده است؛ بسیاری از پارک‌های ملی امریکا(گراند تیتون) نیز از سوی دارامندان و برای ره‌بانی از طبیعت و استفاده‌های همگانی، خریداری شده است.

دکتر یحیی دولتی با دست‌آویز شعری از ابومحمد سعدی شیرازی، همه اینان را در شمار نیکوکاران بزرگ قرار می‏‎دهد: «نام نیکو گر بماند زآدمی/» به «کزو ماند سرای زرنگار! شاید انگیزه فقط به‌جاگذاشتن نامی درخور از خود است، که باز هم ایراد ندارد؛ اگر کسی درگذرد، نمی‌گویند زنده‌یاد چه ثروتی داشت! ولی درباره دارامندِ بخشنده، گفته می‌شود: زنده‌یاد، بسیار بخشنده بود! هرکسی به حقیقتی باور دارد و آفریدگار مگر «حقیقت یگانه» نیست.

**پایداری در نیکویی ‏
برخی انسان‌ها با آن که در راه نیکوکاری آسیب می‌‎بینند، ولی باز هم از پای نمی‎نشینند، مانند نرگس کلباسی(انگلیسیِ ایرانی‎تبار) متهم به قتل که می‌گوید: «پس از پایان دادگاه، باز هم به یاری کودکان نابینا و کر و لال خواهم شتافت.»

کلباسی که در کودکی، پدر و مادرش را از دست داده است، تصمیم گرفت برای کمک به کودکان بی‎سرپرست و توانیاب، به قلمروهای پرت «هند» سفر کند. وضعیت اندوهبار کودکان نابینا در قلمرو رایاگادا(استان ادیسا) سبب شد مرکزی به نام «بنیاد پریشان» برای نگهداری از آنان ایجاد کند؛ ولی او در پیِ رویدادی در 2014 میلادی به سهل‌انگاری و قتل غیرعمد، یکی از کودکان تحت پوشش بنیاد متهم شد.

به گفته خود او هنگامی که تصمیم گرفت در هند فعالیت کند، پژوهش بسیاری انجام داد و پی برد در استان «ادیسا» بیش از ایران، به وجودش نیاز است، زیرا در آن‌جا کودکان معلول به سبب نبود امکانات توان یابی، در آستانه مرگ قرار داشتند و از جامعه رانده شده بودند و کسی پذیرای آنان نبود، از این‌رو در سال 2011 میلادی بنیاد «پریشان» را برای کودکان بی‌سرپرست نابینا بنا کرد. اما در سال 2013 و پس از پیروزی نرگس در یک پرونده قضایی، زندگی او دگردیس به جهنم شد. یک باند تبهکار، زیر پوشش نیکوکاری به همکاری با کلباسی پرداخت و سپس با مدرک‌های ساختگی، یکی از سازه‌های مهم کلباسی را به نام خود کرد. اینک کلباسی مدام درگیر دادگاه و دادرسی است، اما روحیه خود را نباخته و باور دارد که بی‎گناه است و باید تا پایان زندگی خود در خدمت کودکان رانده شده از جامعه باشد!

منبع: روزنامه اطلاعات، 1395.11.13 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: