کد خبر: ۹۱۹۸۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۲ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۵ - 24 January 2017
«مسئولیت ایمن سازی «پلاسکو» متوجه مالک بود نه کسبه»، «گریه‌های تلخ آتش‌نشانان»، «همه ما مفقودی داریم» و «مهاجران در شوک سیاست‌های ترامپ» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه ایران در شماره سه شنبه پنجم بهمن است.
 «مسئولیت ایمن سازی «پلاسکو» متوجه مالک بود نه کسبه»، «گریه‌های تلخ آتش‌نشانان»، «همه ما مفقودی داریم» و «مهاجران در شوک سیاست‌های ترامپ» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه ایران در شماره سه شنبه پنجم بهمن است.

**مسئولیت ایمن سازی «پلاسکو» متوجه مالک بود نه کسبه
حادثه «پلاسکو» بعد از گذشت 6 روز وارد بعد جدیدی از قضاوت‌ها شده است. «ایمنی ساختمان» که این روزها به دعوای میان مقام ها برای اثبات بی‌گناهی شان تبدیل شده، از منظر حقوقی، شرایط چندان پیچیده ای ندارد. قانون به صراحت نقش مؤجر(مالک) و مستأجر را در این زمینه مشخص کرده و نشان می‌ دهد که تعمیرات «اساسی»، «سرمایه ‌ای» و به نوعی همان «ایمن‌ سازی ساختمان» برعهده مالک بوده و مستأجران از نظر قانونی، تکلیفی برای انجام اقدامات نگهداری و ایمنی نداشته اند.

امیر سالار داوودی، وکیل دادگستری در این زمینه با اشاره به قانون مؤجر و مستأجر سال 56 و 76 و همین طور با استناد به مواد قانون مدنی درباره عقد اجاره به «ایران» می‌گوید: «براساس قانون، تعمیرات اساسی و اصطلاحاً تعمیرات سرمایه ای ملک، برعهده موجر یا مالک است، اما آن دسته از هزینه‌هایی که جزو بهره‌برداری جاری و عادی هر ساختمان مثل حق شارژ و هزینه رنگ آمیزی در و دیوار برعهده مستأجران است.وی ادامه می‌دهد:‌«همچنین براساس قانون «تملک آپارتمان ها»، هزینه‌های سرمایه ای برعهده مالک است. 

این وکیل دادگستری درباره مسئولیت شهرداری در این حوزه می‌گوید: شهرداری مسئول است چون نباید به اخطار بسنده می‌کرد. اتفاقاً حرف‌های آقای قالیباف در ویدئویی که مربوط به سال 93 و در جمع اعضای شوراست، به صراحت نشان می‌دهد که اخطار داده شده، اما به علت اینکه صدای همه درمی‌آید، ساختمان را پلمب نکرده‌اند. خب سخت بودن مسئولیت هم به همین معناست چون ممکن است صدای خیلی‌ها دربیاید، اما کار اصولی چیست؟ اینکه بعد از اخطارهای متعدد باید پلمب انجام شود! متأسفانه شهرداری این کار را انجام نداد.

**گریه‌های تلخ آتش ‌نشانان
هدی حتماً فکرش را هم نمی‌کرد که به این زودی میزبان دوستانش شود. خودش خیلی غریبانه رفته بود پیش علی. تک و تنها. حالا رفیق‌ها باهم می‌آیند؛ گروهی. غم انگیزترین دورهمی‌شان. مهدی حاجی پور 19 مهر رفت. قبلش علی رفته بود؛علی قانع، 25 تیر. از 19 مهر تا 29 دی، 3 ماه گذشته. مهدی حاجی پور، آخرین آتش‌نشان شهید بود، تا 29 دی. اسم‌های دیگر هم هستند؛ مسعود تیموری، امید عباسی، برکت جوذری، عبادالله فولادی، حسین بهروز، جواد محمدی و حالا بهنام میرزاخانی، علی امینی، فریدون علی تبار و اسم‌های دیگری که تکرار هرکدام‌شان آتش به جگر می‌زند. آتش‌نشان‌ها گوش‌شان آشناست به شنیدن خبر شهادت همکاران‌شان اما نه با این تعداد. داغ‌ها همیشه یکی یکی بر دل می‌نشست.

حالا اما شهادت گروهی آتش‌نشانان، چنان داغی بر دل همه گذاشته که فراموش ناشدنی است. «روز پنجشنبه ایستگاه بودم. ما ایستگاه مینی سیتی هستیم. آتش‌سوزی را اعلام کردند. فکر نمی‌کردیم اینقدر گسترده باشد. قرار شد یکی از ماشین‌های ایستگاه ما هم اعزام شود. ماشین از ایستگاه رفت. حتی آن موقع هم به نظرمان می‌آمد آتش سوزی بزودی اطفا می‌شود و بچه‌ها به ایستگاه برمی‌گردند.»

اینها را حسن بداغی، فرمانده 2 قسمت پیشگیری سازمان آتش‌نشانی منطقه 3 تهران می‌گوید و ادامه می‌دهد: «منتظر بودیم بچه‌ها برگردند که خبردار شدیم ساختمان فرو ریخته است. بچه‌ها تا مرحله اطفا پیش رفته بودند. مسأله این است که حادثه تغییر کرد و آتش سوزی به آوار تبدیل شد. خیلی از مردم می‌گویند آتش‌نشان‌ها چرا داخل بودند؟ این، کار ماست. باید کانون حریق را پیدا کنیم و به اطفا بپردازیم. از بیرون که نمی‌شود این کار را کرد. باید داخل ساختمان رفت.

بداغی که سال‌ها فرماندهی شیفت ایستگاه آتش‌نشانی را بر عهده داشته می‌گوید: «این اتفاق همه چیز را تحت تأثیر قرار داده. بچه‌ها در تمام ایستگاه‌ها عزادار هستند. همه فکر می‌کنیم این حادثه که به علل مختلف روی داده است، چطور جان همکاران‌مان را گرفته و همه‌مان را داغدار کرده است. من 23 سال سابقه کار دارم و در این سال‌ها در عملیات مختلف شرکت داشته‌ام.

**همه ما مفقودی داریم
پیرزن فرو رفته توی چادرش روی راه پله جلوی در دژبانی کلانتری 109 بهارستان نشسته. نگاهم می‌کند و می‌پرسد: «شما هم مفقودی دارید؟ نمی‌دانم در جوابش چه بگویم. زن جوانتری هم کنارش نشسته و با چشمان قرمز و پف کرده‌اش نگاهم می‌کند. چند نفر فرم مفقودی به دست از کلانتری بیرون می‌آیند و از دژبان‌ها آدرس مغازه فتوکپی را می‌پرسند.

کلانتری 109 بهارستان از صبح شاهد آمد و شد آدم‌هایی است که فرم‌های اعلام مفقودی را پر می‌کنند. جلوی در کلانتری دو دژبان سؤال پیچم می‌کنند که چرا می‌خواهم داخل بروم. می‌گویم مفقودی دارم. با خودم می‌گویم چه فرقی می‌کند این روزها همه مفقودی داریم. فقدان آتش نشان‌ها، فقدان امکانات، فقدان شادی...

اتاق کوچک تجسس کلانتری پر از جمعیت است. مردها و زنان نگران و رنگ پریده در حال پر کردن فرم مفقودی هستند. دو مرد مسن روی صندلی وا رفته‌اند و خیره به دیوار روبه رو نگاه می‌کنند. انگار اصلاً آنجا نیستند. پسری جوان از گوشه‌ای به گوشه دیگر می‌رود انگار چیزی گم کرده. زنی با صدای بلند در حال گفتن مشخصات مفقودی است و مردی روی فرم یادداشت می‌کند. دو افسر پشت پیشخوان نشسته‌اند و حالشان تعریفی ندارد. مردم تا پشت پیشخوان پیش رفته‌اند و از آنها در مورد سؤالات فرم مفقودی می‌پرسند مأموران آرام و با حوصله جواب آنها را می‌دهند: «این سه جا را امضا کن و بعد شش تا از این فرم فتوکپی بگیر یه دونه از این فرم.

**مهاجران در شوک سیاست‌های ترامپ
برای مردی که طی فراخوان حداقل یک ساله‌اش دائماً داد سخن پیرامون وضعیت نگران‌کننده امریکایی‌ها داد و از دیار مهاجرانی که به‌‌زعم وی فاقد حس مسئولیتند سخن گفت، نحوه برخورد با پناهجویان دست‌کم در یک سال اول زمامداری‌اش در کاخ سفید از نهایت اهمیت برخوردار است.

اصولاً یکی از مواردی که به دونالد ترامپ یاری فراوانی رساند تا با شکست دادن هیلاری کلینتون به ریاست جمهوری امریکا انتخاب شود، تأکید او بر درآوردن این کشور از دست خیل مهاجران و انتقال مجدد مالکیت امریکا به امریکایی‌ها بود. این تعبیری است که ترامپ و ترامپیست‌ها از وضعیت امریکا طی سه چهار دهه اخیر دارند. نماینده نه چندان محبوب اما پیروز حزب جمهوریخواه در انتخابات نوامبر 2016 امریکا طی تقریباً تمامی نطق‌های انتخاباتی‌اش تأکید کرده بود که به علت «سیاست درهای باز» رؤسای جمهوری امریکا اتباع سایر کشورها به شکل بی‌مهاری به این‌کشور ریخته‌اند و اینک در آخرین روزهای نخستین ماه سال 2017 امریکا نه در دست مردم این کشور بلکه در اختیار بیگانگان است. 

حرف‌های ترامپ در فراخوان‌های شلوغ سال 2016 وی حتی شامل مکزیکی‌ها هم می‌شد که همزیستی‌شان با امریکایی‌ها طی سال‌های طولانی کمتر از اتباع سایر کشورها و بویژه آسیایی‌ها مشکل ساز بوده است. با‌وجود تمامی شعارهای اخیر ترامپ و بویژه جمله مسخره «یک دیوار بلند بین مرزهای امریکا و مکزیک می‌کشیم» کارشناسان امر براین باورند که قوانین موجود اجازه اعمال هیچ تغییر اساسی را در برخورد با خیل مهاجران در امریکا نمی‌دهد و تنها کار عاجلی که وی می‌تواند انجام بدهد تشدید قواعد موجود و سختگیری و موشکافی در انجام جزء به جزء آن است. حتی اگر دولت ترامپ افراد زیادی را بیابد که مدارک اقامت‌شان در امریکا مخدوش است و به جمع مهاجران غیر قانونی تعلق دارند، وی نمی‌تواند برخلاف ادعاهای قبلی خود آنها را بسرعت بیرون کند، بخصوص اگر باور داشته باشیم که حداقل دو میلیون نفر از مهاجران صاحب مدارک جعلی هستند و حتی سوءسابقه و پیشینه کیفری هم دارند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: