«مصوبه دیرهنگام شورای شهر»، «ترامپ با دیپلماسی تهاجمی در قبال ایران شروع میکند»، «هیچوقت خودم را جدی نگرفتم»، «حادثه پلاسکو ٣ مقصر دارد»، «نگاهی به مسئله «زبان و قومیت» در ایران»، «از اقلیم تا کشور و نگاه ایران»، «کهکشانی از رنگ در انتزاع شورمندانه»، «قوانین ایمنی از پلاسکو تا فوتبال» و «مقام مسئول تکذیب» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه شرق در شماره سه شنبه پنجم بهمن است.
**مصوبه دیرهنگام شورای شهر
٢٤ ساعت قبل از فروریختن ساختمان پلاسکو و مدفونشدن تعدادی از آتشنشانان در زیر آوار، سایت «روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران» - که براساس ماده ٣ قانون مدنی مرجع رسمی انتشار قوانین و مقررات بهشمار میرود- دو مصوبه شورای اسلامی شهر تهران را در زمینه بهبود خدمات آتشنشانی و اعطای تسهیلات به آتشنشانان معلول و جانباخته منتشر کرد. هرچند این مصوبات نسبت به فاجعه پلاسکو حکم «نوشداروی بعد از مرگ سهراب» را دارد؛ اما نسبت به حوادث احتمالی آینده میتواند مفید و پیشگیرانه باشد. در ادامه، هر دو مصوبه را مرور میکنیم.
اول: مصوبه «توسعه و بهبود خدمات ایمنی و آتشنشانی» ابلاغی مورخ ١٨/٧/١٣٩٥: در بخشی از مقدمه این مصوبه آمده است که هدف از تصویب آن اجرای بند ١٤ ماده ٥٥ «قانون شهرداریها» (اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق و...) و «برنامه عملیاتی پنجساله دوم شهرداری تهران» (از ١٣٩٣ تا ١٣٩٧) بهمنظور رعایت اصول و مقررات ایمنی در ساختوسازها و فضاهای شهری، ارتقای ایمنی ساختمانها و توانمندسازی شهروندان برای مقابله با حوادث احتمالی، حفظ جان و اموال شهروندان، ایجاد نظام بازرسی ایمنی و آتشنشانی با اولویت ساختمانها و فضاهای شهری پرخطر، پیشگیری از وقوع آتشسوزی و بهکارگیری روشهای آموزشی در زمان وقوع حوادث غیرمترقبه است.
**ترامپ با دیپلماسی تهاجمی در قبال ایران شروع میکند
آیا آمریکای ترامپ، ایران را به عنوان یک هدف قابل بحث، برخواهد گزید؟ شعارهایی که ترامپ علیه ایران سر داده، چقدر هنگام استقرار او به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده، اجرائی خواهد شد؟ اینها سؤالهایی است که همچنان مطرح است، بهویژه آنکه او در معرفی احتمالی ویران خود، گرایش خاصی را دنبال کرده است. داوود هرمیداسباوند دراینباره در گفتوگو با روزنامه شرق گفت: البته آنطورکه شرایط پیش میرود و با توجه به شخصیتی که رئیسجمهور جدید آمریکا دارد، احتمالا او با شدت عمل بیشتر حتی در ظاهر، کار خود را آغاز میکند.
ترامپ بارها مدعی شده اعتبار ایالات متحده خدشهدار شده و برای مثال در زمان مذاکرات هستهای که منجر به توافق برجام شد، ایران برنده بازی بوده است. بههمیندلیل او رویکردی تهاجمی در پیش خواهد گرفت؛ اما به نظر میرسد همچنان تمرکز اصلی بر مسائل داخلی آمریکا باشد، اگر چنین شود، حتما بعد از چند ماه، وعدههایی که در زمینه مسائل داخلی آمریکا داده، چنان او را درگیر میکند که ناچار باید از سیاست خارجی کمی فاصله بگیرد؛ اما اینکه توصیه شده ایران چند ماه اول را مدارا کند، موضوعی منطقی است. ما با فرد ناشناختهای طرف هستیم. درعینحال حفظ برجام و تأکید بر سازوکارهای قانونی با نزدیکی به اتحادیه اروپا، حتما تا اندازهای توازن برقرار خواهد کرد.
**هیچوقت خودم را جدی نگرفتم
شهرداد روحانی رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران در گفتوگو با روزنامه شرق گفت: یکی از مهمترین اهدافی که بعد از پذیرفتن رهبری ارکستر سمفونیک تهران به آن توجه کردم، مراوده فرهنگی با هنرمندان و گروههای بینالمللی بود که بهزعم من میتواند نقش تعیینکنندهای در جریان معرفی ارکستر سمفونیک تهران به دنیا داشته باشد. بنده در این مدت حتی با نوازندههای ایرانی مقیم خارج از کشور نیز در ارتباط بوده و خواهان همکاری تعدادی از آنها برای حضور در مجموعه ارکستر سمفونیک تهران شدم، بهطوریکه در همین کنسرت مشترک ما با ارکستر فستیوال پوچینی ایتالیا، خانم نسیم سعد، از نوازندگان مطرح ویلنسل که در این سالها در خارج از کشور زندگی میکند، بهعنوان تکنواز قطعه «باغ ایرانی» همراه ما بود.
**حادثه پلاسکو ٣ مقصر دارد
مقصر اصلی آتشسوزی و ایمنی ساختمان «پلاسکو» که اکنون در حاشیه اتفاق اخیر قرار گرفته، کیست؟ سه مثلث شهرداری، وزارت راه و شهرسازی و بهرهبرداران ساختمان (مدیر و هیئتمدیره ساختمان) مقصران اصلی حادثه «پلاسکو» براساس مقررات ملی ساختمان محسوب میشوند. این را غلامرضا هوایی، مدیرکل سابق مقررات ملی ساختمان وزارت راه و شهرسازی، مطرح میکند.
مسئله این است که به سبب نبود گفتمان در حوزه ساختوساز تهران، میان دو مسئول اصلی حادثه براساس قانون (وزارت راهوشهرسازی و شهرداری) که سابقهای ١٢ساله از زمان شهرداری محمود احمدینژاد دارد، پس از حوادثی که رخ میدهد، باز هم ماجرا به کناری گذاشته میشود و به همین دلیل شاهد تکرار حوادثی مشابه هستیم. به همین دلیل عجیب نیست اگر شاهد فروریختن «پلاسکو»های دیگری در همین نزدیکی باشیم.
**نگاهی به مسئله «زبان و قومیت» در ایران
کشور ایران از لحاظ گوناگونی زبانی و فرهنگی پدیده کمنظیری است. البته این تنوع فرهنگی، به سبب برخی سوءبرداشتها به اختلافات و مشکلاتی نیز دامن زده است. برای مثال، مسئله «آموزش زبان مادری» یا حتی «آموزش به زبان مادری» در سالهای اخیر، محل بحث و مناقشه بسیار بوده است. در سال ١٣٩٢ عدهای از اعضای «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» دیدگاه خود را درباره مسائل مزبور بیان کردند که بعضا با واکنش تند برخی از فعالان سیاسی و فرهنگی و اصحاب رسانه روبهرو شد. نظراتی مانند «آنچه اهمیت دارد پژوهش و کار علمی روی این زبانهاست» یا «اگر بخواهیم زبانهای مادریمان را به عنوان زبان علمی و آموزشی به کار ببندیم بهطور حتم به گذشته برخواهیم گشت»، که از سوی اعضای فرهنگستان اظهار شده، قطعا قابلتأمل است و نباید سرسری از آنها گذشت، زیرا این سخنان، دیدگاه کسانی است که در این زمینه صاحبنظرند و فارغ از هرگونه غرضورزی به مسائل مینگرند.
**از اقلیم تا کشور و نگاه ایران
در سال ٢٠١٤ گروه داعش به دروازههای شهر اربیل رسیده و مرکز اقلیم کردستان در آستانه سقوط بود. مسعود بارزانی و دیگر مقامات اقلیم کردستان، درمانده از وضع موجود به هر ریسمانی برای رهایی از وضع موجود چنگ میزدند. ایران در آن مقطع به گفته مسئولان اقلیم، اولین و اصلیترین کمکها را به این منطقه هممرز ایران داشت. با دورشدن موقتی خطر از اربیل و دیدن شرایط نامساعد دولت مرکزی، موقعیت را مناسب دیدند و مقامات اقلیم طرح برگزاری همهپرسی و اعلام استقلال اقلیم کردستان از عراق را در دستور کار خود قرار دادند. این اقدام با واکنش شدید و سخت قدرتهای منطقهای و جهانی و مخالفتهای داخلی روبهرو شد؛ به نحوی که برگزاری آن به حالت تعلیق درآمد.
حال با گذشت بیش از دو سال از روزهای سخت اقلیم کردستان به لطف کمکهای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، اقلیم کردستان، داعش و خطر سقوط را از خود بهطور کامل دور کرده و در بازپسگیری موصل از داعش جزء نیروهای اصلی و مؤثر به حساب میآید. با توجه به اتفاقات رخداده در دو سال گذشته در عراق و همزمانی آن با تحولات منطقهای و جهانی، سیر تحولات بهگونهای رقم خورده است که خروج فیزیکی داعش از عراق محتمل مینماید.
**کهکشانی از رنگ در انتزاع شورمندانه
به مناسبت چند رویداد مهم، بهترتیب: ١. بزرگداشت میراحمد غفاری در موزه هنرهای معاصر تهران، ٢. شرکت در دوسالانه بینالمللی پکن و ٣. راهیابی این هنرمند در فهرست اولیه برترین هنرمندان در سال ٢٠١٦ در سطح بینالمللی، به ارزیابی آخرین آثار او که در نگارخانه غفاری به نمایش گذاشته شده، میپردازیم؛ با تأکید بر این نکته که غفاری در دهه ٧٠ زندگی به یک جهش بیسابقه در فرایند خلاقیتش دست یافته و هرچه زمان میگذرد، از گذشته فاصله گرفته و با نبض هنر معاصر زیباییشناسی خود را محقق میکند و اینهمه را نه با تأثیرگرفتن از سایر هنرمندان، که با تکیه بر خلوت خالصانه و تمرکز و تلاش به دست میآورد. حضور میراحمد نقاش، این خلوتگزین بلندمرتبه روزگار ما، مصداق آن شعر نیما یوشیج است که سرود: در کوهستانهای ما / مرغی است / که زبانی جز زبان خود نمیداند... میراحمد غفاری آن مرغ کوهی است با زبان غریبی که الفبایش را در انتزاع میجوید. او توانسته به انتزاع ناب دست یابد. برای معادلیابی این شور معنوی، هیچ مدیای دیگری جز موسیقی توان آن را ندارد. بنابراین در این نوشتار میکوشیم تا کلام به ساحت ناب اثر لطمه نزند.
**قوانین ایمنی از پلاسکو تا فوتبال
تفاوتی اساسی است دو مفهوم ایمنی و امنیت: ایمنی یک مفهوم عام است و باید در همهجا جاری باشد، از آشپزخانه آپارتمان نقلیتان تا پرواز با یک هواپیما؛ اما امنیت یک واژه خاص است و در مواقع خاصی هم بهکار برده میشود.کمتر از سه ماه پیش بود که عدهای از شهری نهچندان دور به قصد زیارت امام هشتم با خانوادههای خود خداحافظی کردند و راهی سفری زیارتی شدند، سفری که برای ٤٠ نفرشان پایانی نداشت.
سفری بود به ابدیت و برای عده بیشتری سفری بود تلخ که تا سالیان دراز از خود بپرسند که چرا چنین شد؛ اما اکنون کمتر کسی یادش است که آن دو، سه روز سروصدای مطبوعات و ابراز نگرانیهای مسئولان آخرش به کجا باید میرسید و به کجا رسید.
**مقام مسئول تکذیب
پلاسکو که فروریخت، آتشنشانها و مسئولانشان و مدیران بالاسری و مدیران مافوق و بالاتر هم شوکه شدند. هرکس هم فیلم را دوباره و دوباره میبیند، آه و نالهاش بلند میشود. اگر زلزلههای سه دهه اخیر را به حساب نیاوریم، نه تهران و نه حتی کل ایران، به جز بمبارانهای زمان جنگ، هیچگاه ریزش و آوار یک ساختمان بلندمرتبه در این ابعاد و اندازه تکاندهنده را نه دیده بودند و نه قاعدتا مدیریت کرده بودند. شاید برای همین است که پای هر بخشی از آنچه قرار است روزی بحران این شهر را مدیریت کند، به شکلی اساسی لنگید. اطلاعرسانی چنین حادثهای آنقدر مهم بود که از همان ابتدا، باید برنامهریزی برای تصاویر، فیلمها و اخباری که قرار بود درباره چنین حادثه دلخراش و نگرانکنندهای ارائه شود، صورت میگرفت؛ اما دریغ. باید گفت آنچه از روز پنجشنبه تا حداقل روز یکشنبه شاهد بودیم، نوعی بحران در اطلاعرسانی چنین حادثهای بود.