روزنامه وقایع اتفاقیه سرنوشت تحول خواهی در ایران بعد از آیتالله هاشمی رفسنجانی را بررسی کرد و نوشت: تب و تاب برگزاری مراسم باشکوه ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی درحالی کمکم فروکش میکند که موضوع جایگزینی او و نقش کلیدیاش در عرصه سیاسی به دغدغهای برای رجال سیاسی و حتی مردم جامعه تبدیل شده است. خاموششدن چراغی که چهار دهه، روشنگر بخشی از چهره نظام برای مردم و جریان اعتدال و اصلاحات بود، حالا ترس و نگرانی از روزهای آینده را ایجاد کرده است.
معمای تعادل
در ادامه این گزارش می خوانیم: کوهی که میان هجمهها ایستاده بود، به یکباره محو شده و هیچکس نمیداند کدام دیوار میتواند در برابر طوفان های سیاسی قد علم کند. به نظر میرسد جریان تحولخواه و اصلاحطلب و حامی دولت که پیشازاین هم در جریانات سیاسی مشکلاتی داشتند، در آینده با چالشهای جدیتری روبهرو میشوند.
نقش پررنگ آیتالله هاشمیرفسنجانی در همگرایی جریانات سیاسی، انتخاب جایگزینی برای او را مشکل کرده است.
چنانچه اکثر شخصیتهای سیاسی در ایران معتقد هستند کسی جای هاشمیرفسنجانی را در نظام جمهوری اسلامی نمیگیرد و همانطور که انتظار میرود، برخی از سیاسیون، جانشین هاشمیرفسنجانی را فردی تعیینکننده در سرنوشت کشور میدانند. اکبر ترکان، عضو مؤسس حزب اعتدال و توسعه معتقد است که در زمان حیات آیتالله هاشمیرفسنجانی، نظام اداری و سیاسی مرتبط با او در تعادل قرار داشت.
وزیر دفاع دولت سازندگی، این تعادل را ناشی از نقشآفرینی خاص رفسنجانی در حوزههای سیاسی و اجتماعی میداند و در گفتوگو با ایرنا تأکید میکند: «اینکه چه فردی پس از آقای هاشمیرفسنجانی در مسئولیتهایی که ایشان برعهده داشتند، قرار گیرد، در جهتگیریهای آینده کشور تعیینکننده خواهد بود.» بااینحال، به نظر میرسد هرچند مشکل اما ضروری است که جایگزین این وزنه تعادلی به جامعه معرفی شود؛ کسی که نگرانی جامعه را از نبود هاشمیرفسنجانی مرتفع کند.
«واقعا گمان نمیکنم در کوتاهمدت بتوان فردی را معرفی کرد که به نوعی جایگزین آقای هاشمی در سیاست ایران شود و کس دیگری نمیتواند نقشی را که او در این چهار دهه اخیر برای کشور بازی کرده به این زودیها در دست بگیرد.» این را قانعیراد، جامعهشناسی که احساس نگرانی جامعه از نبود این مهره تعادلی را حس کرده، میگوید؛ او براینباور است که رجال سیاسی و حوزههای تصمیمگیرنده باید به یافتن پاسخی برای این مقوله مهم به صورت جدی بیندیشند.
**شکستن کمر اصلاحات
«جای خالی او پر نمیشود» این عبارتی است که این روزها در میان مردم و رجال سیاسی بهطور متناوب شنیده میشود؛ از اولین اظهارنظرهایی که محمدرضا خاتمی در حاشیه مراسم وداع با آیتالله هاشمیرفسنجانی در جمع خبرنگاران اعلام کرده، چنین برداشت میشود که دامنه خسارت نبود هاشمی، نامعلوم است. او میگوید: «در آینده، کمبود آقای هاشمی برای این انقلاب و مملکت روشن میشود.»
البته تعبیر برخی چهرههای سیاسی، تندتر از این عبارت است: «با ازدستدادن وزنهای به نام آقای هاشمی، هم کشور خسران زیادی خواهد دید هم (با این اتفاق) اصلاحات کمرش شکست.» صادق خرازی با تعبیر «شکستن کمر اصلاحات» در گفتوگو با یورونیوز، تأکید میکند که فقدان هاشمی میتواند نهتنها برای اصلاحطلبان بلکه برای کل ایران، تبعاتی منفی بهدنبال داشته باشد. درهمینحال علی تاجرنیا میگوید که اصلاحات و اعتدال، یکی از بزرگترین حامیان خود را از دست داد و دچار خسران شد.
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی معتقد است به دلیل ویژگیهای منحصربهفرد هاشمی، خلأ او قابل جبران نیست: «نبود آقای هاشمی، مصداق همان روایت معصوم(ع) است که مرگ عالم را ایجادکننده حفرهای میداند که هرگز پر نخواهد شد.» همانطور که تاجرنیا این جای خالی را پرنشدنی میداند؛ علی مطهری هم تأکید میکند که جای خالی آیتالله هاشمی هیچگاه پر نخواهد شد.
او میگوید: «همه گروهها و افراد معتدل جامعه باید تلاش کنند تا مردم، نبود ایشان را کمتر احساس کنند؛ البته این را هم باید یادآور شوم که جای خالی ایشان بهسختی پر خواهد شد.» نایبرئیس مجلس شورای اسلامی پیشتر تأکید کرده که باید شخصیتی معتدل که بتواند نقش هاشمی را برای گروههای اعتدالی و اصلاحطلب پر کند، معرفی شود.
علیاکبر ناطق نوری، چهرهای است که علی مطهری پشت او میایستد و میگوید: «ایشان تا حد زیادی میتواند نقش آیت الله هاشمی را برای گروههای اعتدالی ایفا کند.» البته تاجرنیا هم با اینکه چهرهای را به این سرعت معرفی نمیکند اما از امید به آینده خبر میدهد: «اصلاحطلبی و اعتدالگرایی، حرکتی مبتنیبر عقل جمعی است و اگرچه چهرهها و ستارهها در فراز و فرود آن نقش زیادی دارند اما بیشک، این مسیر- هرچند دشوارتر از زمان حیات هاشمی- پیموده خواهد شد.»
** مردم نگران هستند
درشرایطیکه رسانهها و سیاسیون در شوک فقدان هاشمی بودند، مردم و جامعه ایران به این ماجرا واکنش نشان دادند و نگرانی مردم از این فقدان در حضور پررنگشان در مراسم تشییع پیکر هاشمی و پیشازآن، ساعاتی بعد از انتشار این خبر نشان داده شد؛ بهطوریکه در اظهارنظر شخصیتهای سیاسی، این حضور نادیده گرفته نشد.
تاجرنیا یکی از چهرههایی بود که میزان استقبال مردم از شخصیت هاشمی را نشاندهنده وجود زمینه و ظرفیت لازم برای طیکردن مسیر اعتدال و اصلاحات در چارچوب آرمانهای انقلاب اسلامی در مردم دانست و ازسویدیگر، سیدمحمدامین قانعیراد بهعنوان یک جامعهشناس در گفتوگو با رویداد 24 به ابعاد مختلف آن پرداخته و میگوید: «در مسئله واکنش به فوت آیتالله هاشمیرفسنجانی میتوان گفت، جامعه پیشگام تر از رسانهها بود و درحقیقت، هم در سطح خرد که مناسبات رودرروی آدمها را شامل میشود و هم در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بلافاصله بعد از اطلاع جامعه و مردم از رخداد فقدان آقای هاشمی، واکنش ها آغاز شد و تازه بعدا کمکم رسانههایی به صورت کلانتر و گستردهتری از فوت آقای هاشمی سخن گفتند و این اتفاق را تحلیل کردند.»
از نظر این جامعهشناس، اینطور نبود که رسانهها بر واکنش مردم نسبت به فوت آیتالله هاشمی تأثیر گذاشته باشند و حتی برعکس، نحوه واکنش مردم بر نوع پوشش خبری این رخداد سایه انداخت: «تقریبا بیشتر واکنشهای جامعه، نشان از تألم، تأثر و نگرانی داشت و بخش اصلی این تأثر و تألم هم برای خود شخص آقای هاشمی نبود بلکه مردم برای آینده خود بعد از آقای هاشمی متأثر و نگران شدند.
در واقع، جامعه از فوت آقای هاشمی دچار یک خلأ شده و اینکه یک وزنه برای برقراری تعادل و حفظ میانهروی در جامعه از دست رفته است زیرا با فقدان وزنه تعادلی در سیاست کشور روبهرو شدهاند.» قانعیراد با بیان این مطلب، تصمیمگیری نهادهای سیاسی و قدرت و چگونگی کنارآمدن آنها با این فقدان را نگرانی بزرگ برای جامعه میداند و میگوید: «روشنفکران، رجال سیاسی، احزاب و روحانیون خوشفکر باید به این پرسش جامعه هرچه سریعتر پاسخ بدهند که چگونه میتوان خلأ فقدان آقای هاشمی را برای جامعه و سیاست ایران پر کرد؟»
*منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه،1395.10.23