کد خبر: ۹۰۵۶۶
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۱ - ۱۹ دی ۱۳۹۵ - 08 January 2017
سه مولفه رشد اقتصادی، عوامل هیجانی و مباحث سیاسی به عنوان دلایل نوسانات اخیر ارزی مطرح شده است و کارشناسان اقتصادی معتقدند نوسانات اخیر نرخ ارز وعده برقراری ثبات در بازار ارز را که از سوی دولت مطرح شده بود به چالش کشیده است.
سه مولفه رشد اقتصادی، عوامل هیجانی و مباحث سیاسی به عنوان دلایل نوسانات اخیر ارزی مطرح شده است و کارشناسان اقتصادی معتقدند نوسانات اخیر نرخ ارز وعده برقراری ثبات در بازار ارز را که از سوی دولت مطرح شده بود به چالش کشیده است.

 در دو هفته اخیر نرخ ارز رشد چشم گیری را تجربه کرد و از کانال 3700 تومان به بالاتر از 4100 تومان رسید. نگرانی در بین کارشناسان در خصوص رسیدن قیمت ارز  به کانالهای بالاتر و از دست رفتن دستاوردهای اقتصادی دولت  به خصوص در حوزه کنترل تورم بسیار جدی بود. دولت چند راه کار را در دستور کار قرار داد و در نهایت قیمت ارز به کانال 3900 فروکش کرد. در این بین مقامات مختلف دولتی اعم از رئیس کل و وزیر اقتصاد سه دلیل عمده رشد اقتصادی، هیجانی و مباحث سیاسی را به عنوان علل نوسانات اخیر مطرح کرده‌اند. در ادامه با حضور آقایان کاوه تقوی کارشناس مسائل مالی و بانکی و همچنین مهدیار اسماعیلی کارشناس اقتصادی در میزگردی در خبرگزاری تسنیم به بررسی نوسانات اخیر ارزی و دلایل شکل گیری این نوع نوسانات خواهیم پرداخت.
 

تسنیم: در رابطه با نوسانات ارزی، عنصر شفافیت و اطلاع رسانی چه کارکردی دارد؟ آیا حضور مقامات مرتبط با حوزه ارز در فضای مجازی می تواند در فروکش کردن جهش قیمتها موثر باشد؟

مهدیار اسماعیلی: اولا در نقاط دیگر دنیا رئیس کل بانک مرکزی این قدر راحت حرف نمی‌زند. یعنی یک جمله ای که از بین دو لب رئیس کل بانک مرکزی هر کشور پیشرفته، بیرون میاید به اندازه اعمال یک سیاست پولی در اقتصاد اثر دارد. این یک خطای استراتژیک در کشور ماست که هیچ کس متوجهش نیست نکته بنده این است، آقای رئیس کل به چه دلیلی صحبت می‌کنید؟ شما نباید صحبت کنید.
تسنیم: اما زمانی که نرخ دلار رشد داشت، این طور بیان میشد که چرا بانک مرکزی سکوت کرده است؟
کشتی گیر حرفش رو در تشک می‌زند. بانک مرکزی باید حرفش رو در بازار بزند رئیس کل نباید حرف بزند. بدترین اتفاق این است که رئیس کل ما تریبون شخصی دارد پست مستقیم با مردم می‌گذارد این فاجعه است. البته مشکل زمانی ایجاد می‌شود که در اظهارات ایشان تناقض حاصل شود. به عنوان مثال آقای سیف یک سال پیش گفت ما می‌خواهیم طی هشت ماه آینده ارز را تک نرخی کنیم از آن هشت ماه تا حالا چهار ماه هم گذشته و امروز گپ بین ارز دولتی و بازار آزاد را می‌بینیم. وقتی نمی‌شود در حوزه‌ای کاری کرد نباید شعار بیهوده داد.

کانال تلگرامی رئیس کل خطای فاحش
رئیس کل بانک مرکزی، رئیس یک سازمانی است که هزاران پرسنل و کارشناسی زبده از بهترین دانشگاه‌های دنیا دارد. بعد او می‌گوید "ارز هفته بعد پایین می‌آید"، یک کارشناس اقتصادی میگوید نرخ ارز رشد می‌کند، همین اتفاق می‌افتد و هفته دیگر دلار بالا میرود. این شرایط برای بانک مرکزی مناسب نیست.
رئیس کل بانک مرکزی نباید تحلیل اشتباه کند. ما یک چیزی قبول داریم و آن اینکه رئیس کل بانک مرکزی می‌تواند اثر روانی در جامعه ایجاد کند یعنی وقتی او می‌گوید قیمت را می‌آوریم پایین و چون حرفش قیمت دارد این گزاره"میاوریم پایین" خودش باعث کاهش نرخ ارز می‌شود. ولی مسئله این است این اظهار نظر برای دفعات محدودی اثر دارد. نه اینکه رئیس کل بانک مرکزی از یک اتفاق در آینده خبر دهد اما در واقع شاهد تحقق اتفاقی عکس آن باشیم. در این صورت اعتبارش از دست ‌می‌رود . به همین دلیل کانال داشتن رئیس کل بانک مرکزی خطای مطلق است.

 




بی اعتبار شدن ریال با پیش بینی غلط بانک مرکزی
رئیس کل بانک مرکزی، امضایش روی پول مردم است یعنی این پولی که تو جیب ماست اعتبارش را شما با امضای خودت که ولی الله سیف است به من داده‌ای، تایید کرده‌اید.
وقتی حرف شما اشتباه در می‌آید یعنی این پول دیگر ارزش ندارد  چون شما گفتید ارز پایین می‌آید اما این پیش بینی اشتباه درامده است. از طرفی  وقتی تایید می‌کنید این اسکناس صد هزار ریال می‌ارزد و امضا کردید آن زمان چه اتفاقی می‌افتد. فرد می‌خواهد ذخیره ارزش کند می‌گوید ریال به درد نمی‌خورد، برویم دلار جمع کنیم یا طلا پس انداز کنیم.
آقای رئیس کل شما باعث این شرایط شدید که اجازه ندادید جامعه بگوید این ریال هر چه هست، یک امضای محکم پشتش است، رئیس کل بانک مرکزی ایران پشت این ریال رو امضا کرده وقتی امضای رئیس کل  بی اعتبار می‌شود میلیونها، تریلیونها ریال پولی که دست مردم است، بی اعتبار می‌شود.
بانک مرکزی تریبون لازم ندارد، تریبون بازار است، میدان فردوسی و نرخها است. وقتی قیمت ارز پایین بیایید، خبرگزاریها اعلام می‌کنند. کدام نهاد این کار را کرده است؟ حتما شما این کار را کرده اید.
تسنیم: نرخ ارز چگونه از تولید و افزایش تولید ناخالص ملی متاثر می‌شود؟ هر افزایش تولیدی می‌تواند در افزایش تقاضای ارز موثر باشد؟
کاوه تقوی: در رابطه با تاثیر رشد اقتصادی بر افزایش نرخ ارز باید گفت، تنها تولید کالاها و محصولاتی می‌تواند در رشد تقاضای ارز موثر باشد که ماهیتِ وارداتی داشته باشند. یعنی در تولید کالا و خدمات یک جز وارداتی مهم وجود داشته و بر اثر رشد تولید نیاز به واردات آن قطعه نیز افزایش یافته و در این حالت نیاز به ارز نیز افزایش میابد.
اما بررسی آمار گمرک و نگاهی به سهم تغییرات واردات در آمارهای محتلف نشان می‌دهد تغییری در سهم وارداتی کالاها ایجاد نشده است و همچنان کالاهای اساسی مانند برنج، کنجاله و کالاهایی از این دست در صدر آمار واردات بوده و اتفاقا بیشترین حجم واردات به کشور را به خود اختصاص داده‌اند. در واقع واردات کالاهای اساسی نمی‌تواند به افزایش تقاضای ارز در داخل کشور مرتبط باشد.
از طرفی موضوع چرخش ارز در داخل کشور هم جای بحث دارد. در سال جاری با توجه به سخت گیریهای اعمال شده حتما رقم واردات قاچاق به کشور کاهش یافته و از طرفی افزایش مصرف هم در کشور اتفاق نیافتاده، به این ترتیب تقاضاهای بزرگ ارزی برای واردات نیز تا حدودی کنترل شده است.
اما اگر رشد، ناشی از درامدهای نفتی باشد، مسالهء دیگری است. این رشد در تولید ناخالص ملی که از طریق رشد درآمدهای نفتی حاصل از افزایش تولید و و صادرات نفت در ماههای گذشته حاصل شده، نمی تواند روی افزایش تقاضای ارز موثر باشد.

تسنیم: با توجه به سیاست کنترل قیمت دلار بانک مرکزی، برخی کارشناسان نرخ فعلی دلار را با شرایط عمومی اقتصاد کشور همخوان نمی‌دانند، شما کدام نرخ را مناسب می دانید؟
اسماعیلی: مسئولان ارزی هیچ اظهار نظر بدون پشتوانه برای کنترل و کاهش قیمت دلار نداشته باشند، قیمت  ارز را پنج هزار تومان شود، من به عنوان کارشناس از شما حمایت می‌کنم. اگر با توجه به سیاستهای برنامه‌ریزی ارزی برای پیشرفت کشور قیمت دلار هفت هزار تومان بشود، اشکالی ندارد. نگران این هستیم که قیمت ارز را به صورت غیر واقعی پایین نگه می‌دارید.
تسنیم: افزایش نرخ ارز تا چه حدودی متاثر از شاخصهای جهانی است؟
تقوی: در شرایط فعلی مجموعِ ارزشِ ارزهای مختلف در کانالهای صعودی قرار گرفته است اما قیمت دلار کمتر از باقی ارزها در ایران رشد کرده است . این در حالی است که شاخص دلار در دنیا در حال افزایش است. این موضوع به این دلیل است که در داخل کشور برای جلوگیری از رشد قیمت دلار روی آن ترمز گذاشته ایم.
سیاستی که در کشور دنبال می‌شود سیاست "نرخ ارز شناور مدیریت شده" است و این سیاست به دلار پین شده است به همین دلیل ترمز دلار بیشتر از باقی ارزها کشیده می‌شود.
تقاضای آربیتراژی نتیجه سیاست ترمز دلار
البته در اینجا یک نکته مهم هم وجود دارد، که اعمال این سیاست یک فرصت آربیتراژی نیز ایجاد میکند. به عنوان مثال کشورهای همسایه از ایران دلار خریداری می‌کنند و با توجه به اینکه این نرخ در مقایسه با سایر ارزها پایین نگه داشته شده است در کشورهای مقصد به خاطر اختلاف قیمت ایجاد شده درآمدهای کلانی ایجاد می‌شود. در واقع سیاست ترمز دلار منجر به افزایش تقاضاهای آربیتراژی در بازار آزاد شده است.

تسنیم: یکسری مسائل مانند گپ دلار ارز بازار آزاد و دولتی وجود دارد که شفاف نشدن آنها آسیبهایی به همراه دارد. به عنوان مثال اینکه دولت در طی یک سال چه مقدار ارز در بازار آزاد توزیع میکند. چون ما به التفاوت آن می‌تواند رقم خیلی بزرگی شود.
اسماعیلی: وقتی می بینید آقای نعمت زاده با آقای ترکان جدال میکند در حالی که هر دو وزیر و مدیر یک دولت هستند، سر همین موضوعات این اتفاقات می افتد. مثلا فرض کنید مهندس نعمت زاده می‌گوید این چه وضع قاچاق در مناطق آزاد است، بعد آقای ترکان می‌گوید "نعمت زاده نگذار من صحبت کنم!" شما که هم جناح هستید پیش هم هستید این جدال بر سر چیست؟ به نظر من دعوا سر همین نوع گپها است. این رقمهای درشتی که به وجود می‌اید از آن بابک زنجانی درست می‌شود. بخشی از این گپ مثلا وارد هزینه‌های غیرمحاسبه شده دولتی می‌شود.



تسنیم: آیا آن طور برخی مقامهای دولتی مطرح کرده اند، رشد اقتصادی یکی از دلایل افزایش نرخ دلار درهفته‌های اخیر بوده است؟
اسماعیلی: طبق گفته سخنگوی دولت، 7.4 دهم درصد رشد اقتصادی محقق شده است من معتقدم و دلیل هم می آورم که این موضوع بخش عمده‌اش به خاطر نفت است نه چیزهای دیگر. علت هم این است که ما به دلیل رکود گسترده‌ای که امروز در صنایع متعدد داریم دچار مشکلات عدیده هستیم. بسیاری از این صنایع اگر تا یک مقطعی کارگر خودشان را داشتند و افتان و خیزان منتظر بودند تا شرایط بهتر شود، امروز تعدیل کارگر کردند و این که نرخ بیکاری رشد کرده، به خاطر این موضوع است.
در فرایند عملیات یک بنگاه، اگر بنگاه استندبای باشد یعنی کارگر باشد و کار نکند ممکن است، ارز بیاید و کار کند. اگر رکود دو مرحله عقبتر برود و عمیقتر شود، یعنی این بنگاه کارگر خودش رو بیرون کند و تعدیل نیرو کند، با آمدن ارز و یک گشایش اقتصادی مقطعی این بنگاه نمی‌تواند به چرخه تولید برگردد.
رسوب در رکود در بنگاهای تجاری و بی حاصل بودن تزریق ارز
وقتی ما شاهد این هستیم که طی چند سال گذشته اقتصاد در رکود بوده و الان نرخ بیکاری بالا رفته است این نشان می‌دهد رکود دو مرحله رفته عقب یعنی یک مرحله بنگاه استندبای بوده مشخص شده بنگاه نمی‌تواند ادامه دهد و به خاطر اینکه هزینه‌هایش را کاهش بدهد نیرو را تعدیل کرده است.
حالا وقتی بدانیم که بنگاه‌های تجاری ما در اثر رکود در واقع در رکود رسوب کردند با یک مقطع کوتاه چند ماهه این بنگاه ها وارد تولید نمی‌شوند. چگونه وقتی بنگاه چند سال در رکود بوده و تعدیل نیرو کرده، در شش ماه اخیر به تولید رسیده و اثر آن در نرخ رشد اقتصادی لحاظ شده است؟
پس معلوم است این رشد، رشد فروش نفت است که بدون این که به کارگری که به کارش برنگشته نیاز داشته باشید، نفت فروخته شده و تا حدودی پولش را آورده‌اید. البته این هم برای یک سال است و برای سالهای بعد نمیتوانیم روی آن حساب کنیم.
نکته اصلی این است که ما در موضوع نفت، مشکل اوردن ارزها را داریم پس این که شما می‌فرمایید به دلیل رشد اقتصادی تقاضای ارز افزایش یافته نمی‌تواند درست باشد چراکه رشد حاصل از تولید در بخش واقعی نبوده است.

تسنیم: یکی از دلایلی که دولت در خصوص افزایش نرخ ارز مطرح کرده، تقاضای هی[انی ارز است، آیا فضای هیجانی در بازار ارز آزاد در هفته های اخیر شکل گرفته بود؟
تقوی: در شرایط فعلی، ارزش ذاتی ارز رو به افزایش است دلیل آن را هم در سیاستهای اقتصادی امریکا می‌توان یافت. در دولت آمریکا بعد از چند سیاست تسهیل مقداری که به ناچار برای خروج از بحران  مالی سال 2008 اعمال و در نتیجه ان مقدار زیادی دلار چاپ شد.
تسهیل کمی یک سیاست نامتعارف پولیست که بانکهای مرکزی برای جلوگیری از افت عرضه پول هنگام نامؤثر بودن سیاست استاندارد پولی مورد استفاده قرار می‌دهند. یک بانک مرکزی از طریق خریدن مقادیر مشخص ذخایر مالی از بانک‌های تجاری و دیگر نهادهای خصوصی تسهیل کمی می‌کند، نتیجتاً پایهٔ پولی را افزایش می‌دهد. این با سیاست معمول تر خریدن یا فروختن اسناد قرضه به منظور نگه داشتن سود بازار در یک مقدار هدف مشخص فرق دارد.سیاست‌های پولی انبساطی نوعاً بانک مرکزی را درگیر خریدن اسناد قرضه می‌کند تا نرخ‌های سود بازار کوتاه مدت را کم کنند. تسهیل کمی را می‌توان آنگاه با اقتدارات پولی برای تحریک بیشتر اقتصاد با خرید ذخایر بلندمدت تر جای اسناد قرضه دولتی کوتاه مدت به کار برد و بدین وسیله نرخ‌های سود بلند مدت را در هندسی منحنی بازدهی اوراق قرضه کم تر کرد. تسهیل کمی قیمت‌های ذخایر مالی خریده شده را افزایش می‌دهد، که باعث کاهش بازدهی شان می‌شود.
اما بعد از خروج از بحران، این کشور مجبور است تزریق ارز را محدود کند به همین دلیل نرخ بهره از طرف فدرال رزرو باید بالا برود. به عقیده کارشناسان بی ثباتی مالی جهان ابتدای سال 2015 تا حد زیادی به خاطر همین مساله افزایش نرخ بهره اتفاق افتاد. این موضوعی قابل پیش بینی اما غیر قابل جلوگیری بود یعنی به هر حال باید این اتفاق می افتاد.
البته این سیاست روی بازارهای  دیگر هم اثر خود را گذاشت و کاهش قیمت نفت درآن برهه نیز تا حدودی برگفته از این سیاست بود.
البته باید توجه داشت که با روی کار امدن ترامپ در امریکا نیز این شرایط بدتر می شود. ترامپ در حوزه اقتصادی سیاستهای ریگان را دنبال خواهد کرد در ان دوره فدرال رزرو با مدیریت ولکر برنامه های دورن زایی را دنبال کرد مهمترین مولفه برای اجرایی شدن این برنامه ها جذاب شدن نرخ بهره بالا می باشد. نتیجه طبیعی این سیاست افزای نرخ بهره در سایر کشورها می باشد.
به عنوان مثال در ترکیه یکی از دلایل اصلی بی ثباتی های امروز موضوع افزایش نرخ بهره می باشد که کشور را به لحاظ اقتصادی دچار مشکلات عدیده کرده است.
یکی از دلایل رشد بالای اقتصادی ترکیه در سالهای 2008 به بعد نیز اتفاده از وامهای ارزی بود اما امروز کشورهای ماننند ترکیه و مکزیک بعد از تغییر سیاستهای امریکا تاوان های شدیدی پس می دهند.
به نظر می رسد دلیال هیچانی فقط می تواند روی دلایل ذاتی سوار شود. در بازار کارایی مثل بازار ارز که دران شفافیت وجود دارد پیش بینی قیمت ان ممکن است به همین دلیل دلایل هیجانی نمیتواند در این نوع بازارها اثر داشته باشد.

تسنیم: آقای اسماعیلی نظر شما چیست. آیا فضای هیجانی در بین مردم و صاحبان سرمایه برای ورود به بازار ارز و ذخیره دلار ایجاد نشده بود؟
اسماعیلی: بنده نمی‌گویم هیجانی من هم از عنوان طبیعی استفاده میکنم. هیجانی یعنی این که عرضه و تقاضا برقرار است اما دفعتا یک شوک وارد می‌شود، مصرف کننده خیال می‌کند عرضه کم شده، حمله می کند و تقاضا به شکل کاذب بالا می‌رود.  البته  بعد دوباره به حالت عادی برمی‌گردد به این حالت افزایش هیجانی قیمت می‌گویند. حالت طبیعی این است که ما همواره فشار روی عرضه داریم و با ابزارهای مختلف آنرا کنترل می‌کنیم. مثل فنری که همواره فشرده است و شما مدام نیروی جدید تزریق می‌کنید تا این نرخ پایین بماند.




تسنیم: این طبیعی بودن افزایش قیمت دلار را چگونه برآورد میکنید؟
اسماعیلی: به دلیل اینکه نیروی که به وسیله ان روی فنر فشار می‌آوردیم، پولی بوده که دولت در بازار تزریق میکند برای این که به نقطه طبیعی برگردد.  وقتی شما دستتان را از فنر برمی‌دارید به صورت طبیعی جهش ایجاد می‌شود. اما توضیح دادیم به دلیل مشکلاتی که در عرصه نقل انتقالات مالی بین المللی وجود دارد، ارز به صورت عادی وارد کشور نمی‌شود و این موضوع چالشهایی را برای کنترل تعادل این فنر ایجاد کرده است.
تسنیم: برخی به تقویت ریال در مقابل دلار به عنوان دلیل اصلی جلوگیری از رشد قیمت ارز اشاره میکند، نظر شما چیست؟
اسماعیلی: وقتی می‌خواهیم قدرت تولید(y) را بررسی کنیم هر چه قدر y بیشتر باشد قدرت ریال در مقابل دلار تقویت می‌شود. این y که تولید ملی ماست به دلیل اینکه متاثر از نفت است و نفت امروز پولش بیرون می‌ماند، نمی‌تواند در مقابل ارز (دلار) قدرت خود را نشان دهد. حالا میاییم روی پول(M) پشتوانه های پولی که ما در اختیار داریم چیست؟ اگر مثلا طلا یا ارزهای پر قدرت باشد، که در آن هم باز ما مشکل داریم.
انتظارات واقعی مردم حباب ارزی شکل می‌دهد
امروز در کشورمان 1200 هزار میلیارد تومان نقدینگی داریم به خاطر این است که پشتوانه پولی خوبی نداریم که مدام این عدد رشد می‌کند. این رشد نقدینگی ناشی از این است که ما پشتوانه پولی‌مان ضعیف است که نقدینگی بی دلیل رشد می‌کند. پس ما در Y و Mامیدی نداریم که موجب افزایش قدرت ریال در مقابل ارز شود .
یعنی شرایطی که دیدگاه انتظاری مردم از نرخ آتی ارز به افزایش قیمت دلار منتج می‌شود، این را نمی‌گویند هیجانی، این یک فرایند طبیعی است. یعنی مردم به طور احساسی می‌فهمند که این ارز با این وضعیت اقتصادی نمی‌تواند 3900 بماند اقتصاد ما توان پوشش این 3900 را ندارد این قیمت بالا می رود. این شرایط منجر به تشکیل حباب در بازار ارز می‌شود.

تسنیم: یعنی ارز ناکافی به بازار تزریق می‌شود؟
اسماعیلی: وقتی دلار نقد دردسرس است تقاضای کاذب و بیش از حد ایجاد نمی‌شود ما فقط ذخیره خارجی داریم در واقع تقاضایی در بازار ایجاد نمی‌شود که بخواهد ارز را بالا ببرد. اتفاقا چون دلار تزریق نشده ارز رشد میکند. چون شما دلار ناشی از فروش نفت را در بازار نیاوردید. از ان طرف تقاضای دیگر بخشهای اقتصاد برای واردات کالاهای نهایی از بازار طلب ارز می‌کنند انها هم به اندازه کافی ارز ندارند که قیمت دلار رشد کرده است.  اگر دلار گران شده به خاطر این است که تقاضای بخش مصرف اقتصاد که کالای نهایی می‌آورده ثابت بوده این طرف دلاری که به طور معمول تزریق میشده است که بتوانند این کمبود را پاسخ بدهد، کم شده است.
در این مدت تقاضا ثابت بوده این افزایش نرخ ارز ناشی از این نیست که در اثر رشد اقتصادی تقاضا برای دلار در بازار زیاد شده در اثر این است دلار ناشی از فروش نفت تزریق نشده است.

تسنیم: با توجه به نزدیک بودن به انتخابات ریاست جمهوری 96، ارزیابی شما از افزایش نرخ ارز در این مدت کوتاه باقی مانده تا اردیبشهت ماه چیست؟ آیا تلاش دولت برای کاهش نرخ ارز در این راستا و منشعب از بحثهای سیاسی است؟

اسماعیلی: یک چیزی که در مورد بحث سیاسی جدی وجود دارد که در مورد انتخابات مجلس هم وجود داشت. این که چون جامعه ما موضوع نرخ ارز برایش یک متر مهم است و نگاه می‌کند ببیند دولت سیاست ارزی‌اش چگونه است. دولت فعلی برای اینکه درسال  96 بتواند ابزاری برای رای داشته باشد مهم است برایش که نرخ ارز را کنترل کند. اگر که امروز قیمت ارز را پایین آورده  نکته بنده این است که دولت به خاطر این که بتواند در انتخابات ابزاری داشته باشد این 6 میلیارد دلار که مطرح شد یا هر رقمی را به بازار آزاد تزریق کرده  و البته آن را هدر داده است. برای اینکه ارز را بتواند زیر 4 تومن نگه دارد تا مثلا بگوید من ارز را کنترل کردم. در حالی که اگر ما وفادار به مصلحت کشور باشیم می‌گوییم ما این شش میلیارد دلار را به جای اینکه بریزیم در بازار این را روی حقوق کارمندان لحاظ میکنیم. ارز  بالای 4000تومان برود  از طرف دیگر حقوق و مزایای کارمندان تعدیل شود این بیشتر به نفع اقتصاد است.

موضوع برجام  و انتخابات امریکا چه مقدار در افزایش قیمت دلار موثر بوده است؟

تقوی: در موضوع برجام اولا برای  دور زدن تحریمهای اولیه  شبکه کارگزاری ارزی در برخی کشورها ایجاد شده است که این شبکه برای رقمهای سنگین نمی تواند کارکرد مفیدی داشته باشد. در این سیستم ریال داده می شود و در مقابل ارز مربوطه گرفته می شود. این سیستم نوعی سیستم حواله کرد و ال سی باز نمی شود.این کارگزاریها عمدتا بانکهای درجه دو و سه اروپایی هستند و سایز اعتباری کوچکی دارند. این کارگزاریها منابع ارزی را فقط به کالاهای اساسی میدهند.
یکی از مشکلاتی که این سیستم کارگزاری دارد این است که با روی کار امدن ترامپ در مدت کوتاهی می تواند با چالش رو به رو شود. امروز افزایش قیمت ارز جهانی، محدود شدن مبادلات به دلیل روی کار امدن ترامپ و اشتباهات صورت گرفته در برجام از دلایل بی ثباتی قیمت ارز دراینده است.
در برجام البته اشتباهات و تنگناهای دیگری هم وجود داشته است، موضوعی که اخیرا بحثهای زیادی در مورد ان شکل گرفت بحث خرید هواپیما بعد از برجام بود اخیرا رییس جمهور گفته است، مردم در سال ٤ میلیارد دلار ، برای بلیط پروازهای خارجی هزینه می‌کنند و این توجیه کننده خرید هواپیماست. یکسال قبل ایشان مقدار هزینه کرد برای بلیط ایرلاین های خارجی را توسط ایرانیان برای دوره یکساله را ٥ میلیارد دلار دانسته بودند. همچنین آقای اخوندی هم این عدد را قبلا سالانه ٥ میلیارد دلار فرموده بودند و توضیح داده بودند این عدد نشان می دهد خرید هواپیما به صرفه است. فقط ظرف یکسال امار إعلامی مسئولین محترم یک میلیارد دلار ناقابل تلورانس دارد.
یک معنای دیگر این تلورانس، البته ان است که دوستان عزیز در دولت اساسا گزارش توجیهی مالی درباره خرید هواپیماهای پهن پیکر ندارند. اگر نه،یک میلیارد دلار تلورانس در بخش عواید یک طرح مالی، می تواند کلا یک طرح را از لحاظ اقتصادی فاقد ارزش کند.حقیقت دردناک ان است که در واقع در ورای همه إظهار نظرهای مختلف و قصه هایی که درباره مزایای خرید گسترده هواپیماها گفته می شود یک برگ گزارش فنی درباره آن منتشر نشده است. این موضوع نشان می دهد اساسا چنین گزارشی وجود ندارد و باید پرسید دلیلاصلی خرید هواپیما چه چیزی بوده است.

تسنیم: انتخابات امریکا و روی کار امدن ترامپ روی افزایش تقاضای دلار چه میزان موثر بوده است؟
اسماعیلی: این که می‌گویند، بعد از پیروزی ترامپ قدرت دلار افزایش پیدا کرده به نظر من این موفقیت برای امریکا نیست کما اینکه  در نرخ برابری ارزها صرفا دلار گران برای امریکا مطلوب نبود. در سالهای اولیه که اتحادیه اروپا روی یورو کار میکرد، آمریکایها تلاش می‌کردند که نرخ دلار زیر یورو تعریف شود. امروز هم این اتفاق در مجادله امریکا و چین رخ داده است و این کشور تلاش میکند که چین را مجبور کند قیمت یوآن را افزایش دهد که مزیت صادراتی برای چین از بین برود اما هنوز موفق نشده است.
آنچه مسلم است این است که شاخص دلار که متاثر از شش ارز مهم دنیا از قبیل ین، یورو، فرانک، پوند، کرون نوروژ و دلار کانادا است این شاخص امروز از 85 به 102  رسیده است.
با توجه به رشد شاخص دلار به جای اینکه ما اجازه بدهیم، قیمت دلار در کشور بالا برود قیمت آن را ثابت نگه داشته ایم  و البته سایر ارزها رشد کرده اند حتما این گپ می‌تواند برای معامله گران بزرگ یک فضایی برای سو استفاده و بهره گیری از تقاضای آربیتراژی ایجاد کند.
نکته من به دوستان دولت این است، اگر نگران رای هستید که قیمت دلار رفته بالا، شما شش تا ارز دیگه ثابت مانده فقط دلار رفته بالا به خاطر اینکه در همه جای دنیا افزایش قیمت وجود داشته است، این موضوع را برای مردم توضیح دهید. ولی چون مردم ما در فرهنگ خودشان فقط دلار را می شناسند دولت فعلا مجبور است این را بیاورد پایین. در واقع شما ثروت کشور را می ریزید در این بازی تجاری. یعنی نفت می فروشید در بازار ارز می ریزد ، برای اینکه فقط این ژست 3900 را حفظ کنیم این روش خطای مطلق است. 



با توجه به توضیحاتی که درباره فضای بسته نقل و انتقالات فرمودید آیا راهکاری برای خروج از این وضعیت وجود دارد؟
تقوی: استفاده از پیمانه‌های دوجانبه پولی راهکاری است که می‌تواند تا مقدار زیادی مشکلات ایجاد شده  در این حوزه را برطرف کند.
به عنوان مثلا وقتی پیمان دو جانبه با ترکیه امضا می‌شود به این معنی نیست که معاملات با لیر ترکیه انجام می شود. در این نوع پیمانهای پولی بانک مرکزی تریکه در ایران حساب باز میکند، همچنین بانک مرکزی ایران نیز در ترکیه حساب باز می کند. در این بین ترکیه تصمین میکند اگر برای لیر ترکیه هر اتفاقی بیافتد و ارزش ان کاهش یابد، این کاهش ارزش را جبران میکنیم. امکان انعقاد پیمانهای دوجانبه پولی با کشورهای مثل روسیه و بعضی کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز وجود دارد.
امروز 5 کشور اماده امضای این پیمان هستند.  بیشتر از 80 درصد مبادلات با این 5 کشور انجام می‌شود. در این بین پیمان دو جانبه پولی تا 60 درصد و پیمانهای چند جانبه پولی تا 40 درصد نیاز کشور به دلار را کاهش میدهد.
در فرصت کوتاهی که تا شوک بعدی داریم، مقامات بانک مرکزی می‌توانند، پیمان دو جانبه پولی را جدی بگیرند و ریسک را خنثی کنند. اگر نرخ سود سپرده‌های ریالی تا این حد بالا نبود، راههای قابل توجه و ایمنی از طریق سپرده‌های ارزی برای کنترل نرخ ارز، قابل پیشنهاد بود.

تسنیم: عملکرد بانک مرکزی و تزریق ارز در برهه اخیر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 اسماعیلی: بانک مرکزی، تحت فشار واقعیات موجود، ریسک بزرگی کرد و با عرضه وسیع ارز ، نرخ را تا زیر 4000 تومان پایین آورد. حقیقت آن است که در وضع موجود چاره ای نبود. تا تعیین تکلیف نظام بانکی و ابر نقدینگی موجود در آن فعلا هر نوع بازده غیرعادی بیش از سطح نرخ بهره فعلی، حتی اگر برآمده از واقیات اقتصاد باشد مثل آن چه در بازار ارز رخ داد ناچار باید کنترل شود.
تسنیم:درباره افزایش نرخ دلار و در پی آن افزایش حقوق کارمندان دولت توضیح بیشتر بفرمایید. در صورتی که این سیاست اتخاذ شود آیا بخشهای دیگر اقتصاد نیز از این سیاست بهره مند می‌شوند.
اسماعیلی: به نظر بسیاری از اقتصاددانها قیمت دلار 4000 تومان بهینه نیست. در واقع ما با این قیمت ظرفیتهای اقتصاد را هدر می‌دهیم. دلار می‌فروشیم پای ارز میریزیم که قیمت دلار زیر چهار هزار تومان بماند که بتوانیم در انتخاباتهای سیاسی رای بیاوریم و مردم خیال کنند عملکرد دولت ما مطلوب بوده است. به نظر بنده عیبی ندارد قیمت ارز را هشت هزار تومان کنید، از طرف دیگر کارمند دولت که دو میلیون حقوق میگرفت، چهار میلیون دریافت کند کسی ناراحت میشود؟ شما افزایش قیمت ارز را در بودجه پوشش بدهید در این صورت افزایش نرخ دلار اشکالی ندارد. نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که در صورت اتخاذ این سیاست همه بخشهای اقتصاد از آن منتفع میشوند چرا که این بخشها به هم متصل هستند و افزایش درامد یک بخش به افزایش مبادلات منجر می شود و حتی می‌تواند در رونق اقتصادی و خروج از شرایط رکودی امروز نیز به کمک دولت بیاید.

نکته اخر اینکه نوع برخورد رسانه‌ها به موضوع افزایش نرخ ارز، در هر دو سر طیف سیاسی کشور، اخلاقی نیست. آن ها دوست دارند به عنوان یک خبر داغ آخرین قیمت دلار را ارائه کنند، بدون آن که به تبعات این موضوع توجه داشته باشند. یکبار دیگر هم در سال 91 همین برخورد از جانب رسانه های جناحین تکرار شد و در واقع سیاست رسانه ها یاری ای به کاهش انتظارات تورمی در بازار ارز نکرد. به جز برندگان سیاسی بحران ارزی 91، عملا کل اقتصاد کشور از آن  شوک ضربه خورد.
توجه بیش از حد به بازار ارز می‌توان منجر به حرکت غول نقدینگی 1200 هزار میلیاردی به بازارهایی مثل ارز و مسکن شود و در آن صورت بحران قابل پیشگیری نیست.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: