کد خبر: ۸۹۶۰۶
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۸ - ۰۷ دی ۱۳۹۵ - 27 December 2016
محمدرحیم اخوت می‌گوید: پلشتی و بی‌بندوباری در به کار بردن واژه‌های غیرفارسی نشان‌دهنده بی‌دقتی و کتاب نخواندن عامه مردم است و ارتباط‌های مجازی به این مسئله دامن زده‌ است.

محمدرحیم اخوت می‌گوید: پلشتی و بی‌بندوباری در به کار بردن واژه‌های غیرفارسی نشان‌دهنده بی‌دقتی و کتاب نخواندن عامه مردم است و ارتباط‌های مجازی به این مسئله دامن زده‌ است.

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا درباره وضعیت درست‌نویسی بیان کرد: زبان فارسی مانند هر زبان دیگری قواعدی دارد و اگر نویسنده یا مترجم آن را رعایت کند، طبعا فرد با لذت بیشتری متن را می‌خواند. درست‌نویسی اصل و پایه نویسندگی است.

او در ادامه به مقاله آرش اخوت که در شماره آخر فصلنامه «جهان کتاب» با عنوان «این مقاله «ماله» «منِ»!» چاپ شده است، اشاره کرد و گفت: این مقاله به رسم‌الخط عجیب و غریبی که بین مردم رایج شده، پرداخته است.

اخوت درباره رعایت درست‌نویسی در رسانه‌ها با بیان این‌که با فضای مجازی هیچ ارتباطی ندارد و همه مجله‌ها و روزنامه‌ها را نمی‌خواند اظهار کرد: بیشتر کتاب می‌خوانم تا مجله و روزنامه. «نگاه نو» و «جهان کتاب» از مجله‌هایی هستند که حتما آن‌ها را می‌خوانم. دلیل خواندن این دو مجله این است که مربوط به کتاب هستند و هر دو این مجله‌ها رسم‌الخط را رعایت می‌کنند اما سایر مجله‌ها و روزنامه‌ها را که گاهی مطالعه می‌کنم، به نظر می‌رسد سردبیر یا ویراستار نگاهی به‌ نوشته‌ها نکرده‌ و هر نوشته‌ای را که موضوعش جذاب و جالب بوده منتشر کرده‌ است، که طبعا می‌توان عیب ‌و ایرادی در نوشتار آن پیدا کرد. رادیو و تلویزیون را نیز دنبال نمی‌کنم.

این نویسنده در رابطه‌ با آسیب‌های درست‌ ننوشتن گفت: وقتی‌ می‌گوییم زبان، باید ببینیم کدام زبان مدنظر ماست؛ زبان افراد فرهیخته یا زبان عامه مردم. اگر زبان عامه مردم مدنظر ما باشد، هر زبانی وسیله ارتباطی عامه مردم است و وقتی غلط نوشته شود (مانند تابلوهای تبلیغاتی که گاهی خطا دارند)، این اشتباه‌ها رواج پیدا می‌کند و زمانی که رواج پیدا کند در دهان عوام می‌افتد و آن‌ها هم غلط به کار می‌برند و کم‌کم زبان آسیب می‌بیند. اما اهل فن که کارشان خواندن و نوشتن است طبعا فرهیختگان هستند و این زبان فرهیخته را از دست نمی‌دهند.

اخوت درباره استفاده مردم از واژه‌های بیگانه در زبان فارسی و رایج شدن آن‌ها گفت: ورود واژه‌های عربی به زبان فارسی سابقه هزارساله دارد، دین و حکومت اعراب بر ایرانیان، رایج شدن این کلمات را ایجاب می‌کرد. همین «کلمات» هم عربی است؛ «کلمه» عربی و «ات» نشانه جمعش نیز عربی است. با بیرون کردن کلمات عربی از زبان فارسی موافق نیستم، این کار را دیگرانی مانند احمد کسروی خواستند انجام بدهند و کارهایی کردند که به قول خودشان پارسی سره را به جای فارسی معمولی جایگزین کنند اما نتوانستند. استفاده نکردن از واژه‌های عربی باعث می‌شود اهل قلم از مردم و زبان مردم دور شوند و کم‌کم مردم متن‌های آن‌چنانی را که از کلمات عربی پرهیز می‌کنند از روی میل نخوانند.

او افزود: زبان انگلیسی که به عنوان زبان بین‌المللی در زبان فارسی رایج شده به نظر من مقداری از آن پلشتی است. خیلی واژه‌ها که به خصوص اخیرا در دهن مردم افتاده و آن‌ها را زیاد به کار می‌برند، این‌ها هم در تغییرات زبان بی‌تاثیر نیست.

این داستان‌نویس با بیان این‌که وام‌گرفتن واژه‌ها اگر ضروری باشد کار درستی است گفت: اتومبیل، ماشین، پست و تلگراف زمانی که وارد ایران شدند کلماتی را نیز با خود به همراه آوردند؛ به نظر من وجود این کلمات مانعی ندارد، این‌که بخواهیم برای آن‌ها کلمات جدید بسازیم جز این‌که عامه مردم آن‌ها را نفهمند فایده دیگری ندارد.

محمدرحیم اخوت با بیان این‌که کارهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی را زیاد دنبال نمی‌کند اظهار کرد: فرهنگستان در چند سال شروع کار خود، کارهای خیلی مفیدی انجام داده است؛ برخی واژه‌ها را ساخت که جایگزین کلمات غیرفارسی شود که این کلمات فارسی رواج پیدا کرد. فکر نمی‌کنم فرهنگستان مانند شروع کار فعال باشد. فرهنگستان اگر بخواهد وظیفه‌اش را انجام دهد باید بر رسانه‌های گروهی اعم از مکتوب و شفاهی (رادیو و تلویزیون) نظارت داشته باشد. خود کلمه رادیو فارسی نیست، ولی اگر کسی بیاید برایش واژه فارسی بسازد و جایگزین کند کار درستی نیست.

او خاطرنشان کرد: زبان مانند هرچیز دیگری در طی زمان تغییر می‌کند. این تغییرات اگر از روی ولنگاری و بی‌دقتی باشد، باید جلو آن‌ها را گرفت، اما برخی از این تغییرات ضرورت زمان است. زبان فارسی که امروز من و شما با آن حرف می‌زنیم با زبان فارسی عهد قاجار زمین تا آسمان فرق می‌کند. این طبیعی است زیرا ارتباطات بین‌المللی بیشتر شده و ابزارهای تازه وارد ایران شده که طبعا نامش را با خود می‌آورد. به طور مثال واژه راننده را اوایل می‌گفتیم «شوفور» بعد شد «شوفر» و حالا «راننده»، که کلمه بسیار خوبی است که جانشین کلمه شوفر شده است. الان کسی نمی‌گوید شوفر؛ همه می‌گویند راننده. یا دوچرخه را توانستیم جای بایسیکل بگذاریم اما موتورسیکلت، ماشین و اتومبیل را چه کار می‌توانیم بکنیم؟ خود این‌ها را وارد ایران کردیم؛ فقط با کلمه‌اش دشمنی داریم؟

اخوت با بیان این‌که نویسندگان و اهل فن در ترویج درست‌نویسی خیلی تأثیرگذارهستند متذکر شد: مشروط بر این‌که کسی را پیدا کنید که کتاب بخواند. امروز به دلایلی که جامعه‌شناسان باید تحلیل کنند، خواندن کتاب خیلی کمتر از گذشته شده است. در گذشته تیراژ کتاب ۵۰۰۰ نسخه بود در حالی که جمعیت باسواد ایران خیلی کمتر از امروز بود اما الان تیراژ کتاب‌ها ۵۰۰-۷۰۰ نسخه و حداکثر ۱۰۰۰ نسخه است و یک ناشر به ندرت ریسک می‌کند تا کتابی را در ۲۰۰۰ هزار نسخه چاپ کند.

این نویسنده با تأکید بر این‌که درست‌نوشتن و درست‌خوانی برایش خیلی مهم است گفت: من آدمی قدیمی هستم و فردی هستم که از میان انبوه سرگرمی‌ها و دلگرمی‌ها به خواندن و نوشتن علاقه داشتم و طبعا از همان دوران به درست نوشتن و درست حرف‌زدن خیلی اهمیت می‌دادم یعنی فکر می‌کنم درست‌ نوشتن و درست‌ حرف زدن به نوعی احترام به مخاطب است. آن‌هایی که خودشان می‌نویسند، اما نمی‌خوانند و ویرایش نمی‌کنند در واقع به خواننده بی‌احترامی می‌کنند؛ البته اگر خواننده‌ای مانده باشد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: