کد خبر: ۱۵۹۰۶۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ - 16 May 2019
مصطفی زندی، مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران
واقعیت این است که اطلاع رسانی دقیق، مناسب و درست از هر طریقی و به هر صورتی، باعث انباشت دانش و متعاقب آن ایجاد آگاهی در جامعه می شود و مسلم است که اطلاع رسانی منطقی، و متاثراز حقیقت نه تنها موجد و موجب ایجاد دانش و زایش معرفت می شود بلکه با تکرار و تداوم این فرایندمی توان به ایجاد و تشکیل هنجارهای درست در جامعه امیدوار بود.
  
اگر این باور را بپذیریم که نبود آگاهی در هر جامعه ، هر حوزه و در هر زمینه ای موجبات بروز بی سوادی و درنهایت مخالفت و عداوت با ارزشهای مقبول و مطلوب اکثریت آن حوزه و درنهایت ناهنجاری های اجتماعی را فراهم می آورد، منطقا باید اعتقادداشته باشیم که بخش اعظمی از این نا آگاهی محصول فرایند های نادرستی است که در طول دوره های مختلف چیده شده و مسبب این ناهنجاری شده است.


با این تصور، روشن است که بخش عظیمی از این کج رفتاری و کژ اندیشی ها ناشی از آموزش هایی است که چه بصورت تجربی و چه بصورت ضمنی در طی سازوکاری بنام مدرسه و دانشگاه و محیط کار می آموزیم و البته ناچاریم که بیاموزیم.


ناگفته پیدا است که بخش اعظمی از این دانش، از طریق ابزارها، کانالها و یا شیوه هایی به ما – به عنوان مخاطب- منتقل می شود که در یک صورت بندی کلی آن را به نام رسانه می شناسیم.


واقعیت این است که اطلاع رسانی دقیق، مناسب و درست از هر طریقی و به هر صورتی، باعث انباشت دانش و متعاقب آن ایجاد آگاهی در جامعه می شود و مسلم است که اطلاع رسانی منطقی، و متاثراز حقیقت نه تنها موجد و موجب ایجاد دانش و زایش معرفت می شود بلکه با تکرار و تداوم این فرایندمی توان به ایجاد و تشکیل هنجارهای درست در جامعه امیدوار بود.


مصداقهای زیادی از بروز و ظهور هنجارها در جامعه وجود دارد که جای بحث و بررسی آن در این مقال کوتاه نیست هنجارهایی که می تواند سازنده اخلاق، رفتار، سیره، کردار و گفتار نیکو باشد و حتی می توان آنها را از ابعاد مختلفی مانند اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و حتی ورزشی طبقه بندی کرد، نمونه بازر آن رامی توان در استفاده از خدمتی به نام بیمه مشاهده کرد که در جوامع صنعتی و پیشرفته- بنا به سازوکارها و ساختارهای تعریف شده - به جزیی از « فرهنگ» آنها تبدیل شده ولی در جامعه ما- به دلایل مختلف- هنوزبه «فرهنگ» تبدیل نشده وعلیرغم همه تلاشهایی که در راستای تحقق این هدف صورت گرفته، همچنان جلوه ای از تمدن و رفتارهای لوکس به حساب می آید.

همانگونه که گفته شد یکی از ویژگی های مهم فرهنگ و یا هنجار های مطلوب اجتماعی، آموختنی بودن آن و یا آموخته شدن آن است که رعایت آن موجب تغییر، تحول و اعتلای جامعه می شود. البته مسلم است که هدف از آموختن و یادگیری در این نوشته، آموزش ازطریق دوره های آموزشی کلاسیک و آکادمیک نیست، بلکه بیشتر آموخته هایی است که اهالی یک جامعه در طول زندگی خود ودر تعامل و تقابل با یکدیگر و اجتماع می آموزند.به همین خاطر است که باورهاو یا رفتارهای مشترک و تکراری که تعدادمحدود و معدودی از افراد و یا رفتاری که جامعه برای یک یا چند بار از خود نشان می دهند یا مصداق بارزی از فرهنگ محسوب نمی شود و یا در خوش بینانه ترین حالت، به خرده فرهنگ هایی تبدیل می شود که قابلیت تعمیم به دیگر حوزه ها را نمی یابد.

یکی از مصادیق فرهنگی به ویژه فرهنگ اقتصادی در هر جامعه ای میزان بهره مندی آحاد جامعه از «خدمات بیمه ای» است که با شاخصی به نام ضریب نفوذ بیمه سنجیده می شود و البته شاکله بحث و فلسفه اصلی تشکیل آن هم به کنترل و انتقال و مدیریت ریسک بر می گردد چه، با ارتقای سطح فرهنگ بیمه، جامعه و افکار عمومی با مفهوم و ساختار بیمه و انواع خدمات و کاربردهای آن آشنا شده و آرام آرام بهره گیری از خدمات بیمه ای را به عنوان یک هنجار می پذیرد، مسلم است دراین دیدگاه هرچه فعالان این صنعت در خصوص فرهنگ سازی و ارتقای سطح فرهنگ تلاش و سرمایه گذاری کنند این صنعت بارور تر شده و تاثیر مثبت خودرا برجامعه و بخصوص در بخش های مختلف سرمایه گذاری های اقتصادی و اجتماعی کشور بر جای می گذارد.

از طرفی ظهور و بروز حوادث طیبعی و غیر طبیعی در ایران، که کشور را در زمره یکی از حادثه خیز ترین کشورهای دنیا قرارداده، ایجاب می کند که بایدبه بهرگیری از ابزار بیمه برای همه آحادجامعه، نه به عنوان یک ضرورت و اختیار، بلکه به عنوان یک «بایسته» و اجبار نگریست.

افزایش آگاهی های عمومی و ایجاد باور و نگرش مثبت در مورد بیمه به شیوه های گوناگون امکان پذیر است.راهها و تکنیک هایی مانند برگزاری جشنواره های مختلف بیمه ای،رسانه ای ،چاپ و توزیع حامل های مختلف اطلاع رسانی و حتی تبلیغاتی با ماهیت و کارکرد ترویجی،برقراری ارتباط مناسب با اهالی رسانه ،درج مفاهیم بیمه ای در کتابهای درسی مقاطع مختلف از ابتدایی تا دانشگاه و تهیه و توزیع اقلام تبلیغاتی به عنوان هدیه به مخاطبان مختلف از جمله روشهاو تکنیک هایی است که در کنار ارائه خدمات مطلوب بیمه ای به بیمه گذاران مختلف از نظرکیفیت و تناسب با نیازهای اقشار گوناگون می تواند مردم را با این مفهوم آشنا نماید،.هرچند که در این زمینه باید به گونه ای عمل کرد که عملکرد نادرست و نامطلوب موجبات فرار و یا گریز مردم از این مفهوم را فراهم نیآورد .

نگاهی گذرا به انواع قالبهای تبلیغاتی ،ترویجی و اطلاع رسانی و کارکرد های متفاوت و بعضا متناقض انتخاب شده توسط بیمه گران، نشان می دهد که بی توجهی به نوع پیام ها و مطالبی که قصد ارائه آنها وجود داردو همچنین عدم حساسیت نسبت به نوع رسانه، زمانِ ارائه، مکانِ ارائه، محتوای پیام و... چه تبعات نا خوشایندی را برای فرستندگان پیام ها(بیمه گران) و حتی گیرندگان آنها(بیمه گذاران) برجای بگذارد.هرچند که می توان از رسانه ها و قالب های ترویجی، تبلیغاتی و اطلاع رسانی معمول مانند رادیو و تلویزیون و روزنامه و تبلیغات محیطی و..


به عنوان مهمترین و رایج ترین انواع رسانه برای انتقال پیام ها نام برد، امابه هرصورت نکته ای که می توان برآن تاکید کرد ، نوع تاثیر گذاری انواع رسانه ها در ارائه پیام ها در زمانها و مکانهای مختلف است .موضوعی که عدم توجه به ظرائف و دقائق مترتب بر آنها می تواند ضربات جبران ناپذیری بر سازمان ارائه کننده پیام بگذارد و آن را در معرض انواع تهدیدها و حتی تخریب ها قرار دهد.


بنابراین ضمن توجه به این مطلب که برای رویارویی با هر رویدادی نیازمندپیش بینی اقدامات «پیش» ،«حین» و «پس» از آن هست، باید اذعان داشت که توجه به مفهوم فرهنگ و عناصر و عوامل مرتبط ،ارتباط آن با ریسک و ارتباط هردوی آنها با بیمه بیشتر از آنکه در مرحله وقوع بحران و یا ریسک اهمیت داشته باشد نقش خودررا در مرحله پیش از وقوع(پیشگیری) ایفا نماید هرچند اعتقاد کلی بر آن است که فرهنگ بنا به خصیصه خود مقوله ای تمام مرحله ای است و نکته کلیدی ، همان انتخاب درست کانالها، تهیه و تدوین مناسب محتواها و همچنین توجه به مخاطبان آنها است.نکته ای که شاید کنشگران فرهنگی فعال در صنعت بیمه- بخوانید مدیران روابط عمومی موسسات بیمه ای- باید بیشتر به آن توجه کنند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: