بانکداری ایرانی ـ بانکها بعد از اجرایی شدن تغییرات دستوری در بین سال های 94 تا 96 با مشکلاتی روبرو شدند این مشکلات تقریبا گریبانگیر تمامی بانکها از دولتی و خصوصی، از بزرگ و کوچک شده و خروج از این مشکلات زمانبر است.
برای خروج از این مشکلات، راه های زیادی وجود دارد. افزایش سرمایه مهمترین راه حل خروج از مشکلات بانکهاست . اما مشکل اصلی بر سر انتخاب روش افزایش سرمایه است. راههای زیادی برای شرکتها وجود دارد از جمله افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی ، اما مخالفتهای زیادی برای استفاده از این روش وجود دارد اما در برخی مواقع راه جایگزینی وجود ندارد به عنوان نمونه بانکها مجاب هستند تنها از این روش استفاده کنند اما مخالفین که تنها در رد این روش نظر می دهد هرگز جایگزینی را معرفی نمی کنند.
بانک تجارت نیز از جمله این بانک ها بود که با مشکلاتی روبرو شد . این بانک با زیان انباشته روبرو شده و زیان آن فراتر از سرمایه بانک شده است اما این زیان انباشته پایان همه ماجرا نیست چرا که بانک تجارت داراییهایی دارد که می تواند این شرایط را با کمک از این دارایی ها پشت سر بگذارد. بانک تجارت با مشکلاتی روبروست اما این مشکل به راحتی قابل رفع است.
مجموع دارایی بانک تجارت براساس ترازنامه 31 خرداد 97 بالاتر از 1413 هزار میلیارد ریال است از این میزان دارایی بانک حدود 62 هزار میلیارد ریال دارایی ثابت و 86 هزار میلیارد ریال نیز سایر دارایی هاست. علاوه بر این بانک تجارت دارای ذخیره ارزی بالایی است که با تسعیر ارز می تواند شرایط بهتری را پیدا کند.
نکته جالب توجه در بخش دارایی ها اینکه به عنوان مثال دارایی ثابت بانک تجارت در سال 95 نیز 62 هزار میلیارد ریال بوده است اما در این دو سال گذشته با توجه به تورم بوجود آمده دارایی های شرکت ها و بانکها افزایش یافته است اما ارزش دارایی بانک ثابت مانده است در واقع ، در حسابداری تعهدی ارزش داراییها به بهای تمام شده تاریخی یعنی قیمتهایی که خریداری شدهاند ثبت میشوند. در کشورهایی نظیر ایران پس از گذشت حتی چند سال از تاسیس شرکت، داراییهای ثابت مشهود ارزشی بسیار متفاوت از آنچه ثبت شدهاند پیدا میکنند.
این شرکتها میتوانند داراییهای ثابت مشهود خود را نظیر زمین، ساختمان، ماشینآلات و تجهیزات، سرمایهگذاریها و... مورد تجدید ارزیابی قراردهند تا با به روز شدن داراییها در ترازنامه موجب شفافیت بهتر صورتهای مالی و تصمیمگیری بهتر سهامداران درخصوص ارزش ذاتی شرکت شوند.
از طرف دیگر کشور دارای مشکلات اقتصادی است و ممکن است به دلیل بحران نقدینگی که وجود دارد ، امکان افزایش سرمایه از محل آورده نقدی یا سود شرکت ها وجود نداشته باشد؛ چرا که افزایش سرمایه از محل آورده نقدی نه تنها در توان بنگاه ها نیست بلکه مورد استقبال نیز قرار نمی گیرد.
علاوه بر این به روز رسانی دارایی شرکت ها، عامل محرکه ای است تا سهام بیشتر از گذشته مورد توجه فعالان بازار سرمایه قرار گیرد. این فرآیند ضمن اینکه باعث افزایش اعتبار شرکت نزد نظام بانکی می شود، سهامداران عمده را نیز برای نگهداری سهام ترغیب کرده ، رونق و افزایش گردش مالی در بورس را به همراه دارد.
و در نهایت اینکه قانونگذار افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی را برای شرکت ها در نظر گرفته است که بنابه شرایطی استفاده از آن را مورد توجه قرار می دهد اینکه ممکن است این روش مورد پسند خیلی از کارشناسان نباشند تردیدی وجود ندارد، اما زمانی که شرایط برای استفاده از راه های دیگر مهیا نیست شاید استفاده از تجدید ارزیابی گریزناپذیر است در غیر اینصورت کسانی که مخالف افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی هستند راهکار دیگری را پیشنهاد نمی دهند و هیچ جایگزینی را برای خروج از مشکلات از بحران بانکها را ارائه نمی کنند.