بانكداري ايراني - روزنامه اعتماد در گفت وگویی با مهدی ذاکریان تحلیلگر مسایل بینالملل، نوشت: تمام دنیا میدانند که برجام توافقی میان ایران و امریکا نیست، بلکه توافقی میان ایران و گروه ١+٥ و نماینده عالی اتحادیه اروپا بود.
در ادامه این گفت وگو آمده است: بیانیه جمعه شب دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده در مورد لزوم تغییر برجام و چهار شرطی که رییسجمهور برای پذیرش یک توافق جدید برای اتحادیه اروپا گذاشته است، بهانهای شد تا با دکتر مهدی ذاکریان، مدیرمسوول و صاحبامتیاز فصلنامه بینالمللی مطالعات بینالملل و استاد دانشگاه، در مورد آثار و نتایج عملی این تهدید ترامپ گفتوگو کنیم. در ادامه متن کامل گفتوگوی «اعتماد» را با این استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل مطالعه میکنید.
**به اعتقاد شما آیا ضربالاجل و تهدیدهای رییسجمهور امریکا با اقدام عملی از سوی اتحادیه اروپا و کنگره امریکا برای تامین نظر او همراه خواهد شد؟
ژستی که اکنون ترامپ گرفته همان ژستی است که ٩٠ روز پیش برای ایران گرفت و توپ برجام را به زمین کنگره انداخت. حتی کنگرهای که اکثریت آن در اختیار جمهوریخواهان و همحزبیهای خود ترامپ بود، حاضر نشد اقدام عملی انجام دهد و عملا توپ را به زمین خود ترامپ اندخت. حالا ترامپ یک تاکتیک جدید در پیش گرفته است، اینبار به جای کنگره توپ برجام را در اتحادیه اروپا انداخته است و اعلام میکند اگر اروپاییها به ایران فشار نیاورند من دوباره تعلیق را امضا نمیکنم و باید یک توافق جدید جایگزین برجام شود. چنین حرفهایی چیزی جز یک بلوف سیاسی نیست.
تمام دنیا میدانند که برجام توافقی میان ایران و امریکا نیست، بلکه توافقی میان ایران و گروه ١+٥ و نماینده عالی اتحادیه اروپا بود، در نتیجه هیچ یک از کشورهای درگیر در مذاکره نمیتواند در آینده ادعا کند که این را قبول ندارم و استدلال بیاورد که نمایندگانی که از کشور من در مذاکرات حضور داشتند به اندازه کافی باهوش نبودند و خوب مذاکره نکردهاند. این یک قرارداد و توافق چندجانبه است. بنابراین نه ترامپ و نه هیچ کس در دولت ترامپ نمیتواند برجام را تعلیق کند.
تنها گزینهای که توانایی آن در اختیار ترامپ است این خواهد بود که اعلام کند من دیگر به برجام پایبند نیستم و به عنوان یک عضو از آن کنارهگیری میکنم. اگر چنین اقدامی از سوی ترامپ انجام شود قطعا با مخالفت و با فشار جامعه جهانی روبرو و منزوی میشود و در تلافی ایران بدون اینکه با فشار یا تنبیهی از سوی جامعه جهانی مواجه شود این حق را خواهد داشت که از برجام خارج شود و کلیه فعالیتهایی را که در گذشته قرار میداد حتی با شدت بیشتر از سر بگیرد، بدون اینکه مورد فشار و بازخواست جامعه جهانی قرار بگیرد.
چرا که ایران تاکنون تمام تعهداتش بر اساس برجام را به استناد گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام داده و هیچ تخلفی از سوی جمهوری اسلامی ایران گزارش نشده است. در نتیجه من تصور میکنم که این توپی که ترامپ در زمینه اتحادیه اروپا انداخته است، در واقع گل به خودی است و اتحادیه اروپا و روسیه و چین این قرارداد چند جانبه را محترم خواهند شمرد و ١٢٠ روز دیگر ترامپ با همین شرایط مجددا روبهرو خواهد شد.
**اینکه ترامپ برای خودش ضرب الاجل تعیین کرده و اطمینان داده که قطعا این تعلیق تحریمها را مجددا امضا نخواهد کرد، آیا باعث نمیشود که ١٢٠ روز دیگر، انتظارات از ترامپ کمتر شدهباشد و هزینههای دیپلماتیک و سیاسی ایالات متحده امریکا برای خروج از برجام کمتر نخواهد شد؟
خیر من مثل شما فکر نمیکنم! به گمان من ترامپ از زمان انتخابات ریاستجمهوری احساس میکرد که به محض اینکه به قدرت برسد برجام را پاره میکند. جرات نکرده تا الان برجام را پاره کند، چرا که مذاکرهکنندگان ایرانی به اندازهای هوشمندانه، داهیانه و دقیق این قرارداد را تنظیم کردهاند که هیچ یک از طرفهای قرارداد نمیتوانند این تفاهم را یکجانبه نقض کنند چراکه اولا یک توافق چندجانبه است و ثانیا از سوی شورای امنیت با رای مثبت دایم و غیردایم، حتی بدون یک رای ممتنع، به تصویب جامعه جهانی رسیده است.
ترامپ این اختیار و توانایی را ندارد که برجام را لغو بکند. امریکا ممکن است یکجانبه از برجام خارج شود، اما هیچ کس دیگر را نمیتواند با خودش ببرد یا آنها را مجبور کند که تحریمها را تعلیق کنند. تحریمهای بینالمللی علیه ایران، اکنون مردهاند، این نص قطعنامه شورای امنیت است که میگوید مادامی که ایران به مفاد برجام پایبند باشد، هیچ یک از تحریمها هستهای که از طرف شورای امنیت بر ایران اعمال شدهبود قابلیت اعمال ندارد. حرفی که ترامپ میزند کاملا غیرکارشناسی است و نشان میدهد که او هنوز در فضای تبلیغات انتخاباتی قرار دارد و مانند کودکی رفتار میکند که به بلوغ و رشد سیاسی نرسید.
ایشان حتی مسائل درون امریکا را به درستی نمیشناسد، اگر نوع سخنان او در مورد امریکاییها آفریقاییتبار یا مهاجرین لاتینتبار ببینید، متوجه میشوید که مبنای سخنان او نژادپرستانه و غیراخلاقی است. فکر کنید همین فرد با چنین تفکرات نژادپرستانهای ادعا میکند از اعتراضات مردم ایران دفاع میکند؛ مردمی که از دل و جان کشور خودشان را دوست دارند و به تاریخ و فرهنگ خودشان افتخار میکنند.
**کشورهای اروپایی مرتبا اصرار میکنند که باید مذاکرات دیگری برای توافق با ایران در زمینههای دیگر، جدای از برجام انجام شود. فکر میکنید اینکه ترامپ اروپا را در گفتوگو با ایران تنها گذاشته است و حاضر نیست در گفتوگو با ایران حاضر شود، به اروپا برای رسیدن به این هدف کمک کند یا نه؟
اروپا از زمان به قدرت رسیدن ترامپ و استقرار رژیم ترامپ در امریکا متوجه این موضوع است که مواضع منطقی در نظام بینالملل و سیاست بینالمللی نیست، در نتیجه بر پایه اولویتهایی که در مسائل بینالمللی برای خود قائل است، پیشنهادهای مختلفی برای گفتوگو با کشورهای دیگر مطرح کرده است یا در حال پیشبینی سیاستهای دوجانبه و چندجانبهای با کشورها و سازمانهای منطقهای است. اتحادیه اروپا متوجه این نکته است که در یک حوزه، یعنی پرونده هستهای، از طریق گفتوگوهای چندجانبه به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است.
در همین مسیر هم گشایش روابط اقتصادی با اروپا پس از توافق هستهای آغاز شده و استمرار پیدا کرده است. منتها مسائل دیگری هم وجود دارد که با جمهوری اسلامی ایران اختلاف نظر داشتهباشد. الان در مسائل مورد اختلاف، دو مورد برای اروپا اولویت دارد: یکی مساله حقوق بشر و دیگری مسائل فعالیتهای موشکی ایران. این گونه مذاکرات انجام شود یا نه، نه به خواست آقای ترامپ ربط دارد و نه به نخواستن آقای ترامپ.
این سرفصلها نزد اروپاییها اهمیت داشته و هنوز هم برای آنها حائز اهمیت است. اینکه مذاکره در مورد چنین مسائلی امکانپذیر است یا نه، فقط و فقط به عزم و ارده تهران برمیگردد. اگر ایران علاقهمند باشد در این دو موضوع مذاکره بکند، بدون توجه به اینکه ترامپ چه نظری داشتهباشد، امکان چنین مذاکراتی میان ایران و اروپا به وجود میآید.
**تحولات اخیر چه تاثیری بر تصمیم تهران برای مذاکره یا عدم مذاکره در موضوعات دیگر خواهد داشت؟
نهایتا تصمیم در هر موردی بر عهده مقامات جمهوری اسلامی ایران است. برای مثال میتوان گفت مذاکره در حوزه حقوق بشر میان ایران و اتحادیه اروپا به صورت غیررسمی جریان دارد. اگر خواست ترامپ را کنار بگذاریم و به صورت مستقل بخواهیم اولویتهای جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا را بررسی کنیم، حتی اگر زمانی ایران تصمیم بگیرد به صورت جدی، همان شکل که در مورد برجام اتفاق افتاد، در مورد مساله دیگری وارد گفتوگو با اتحادیه اروپا شود، باز هم وارد بازی برد- برد شده است.
در چنین شکلی از گفتوگوها ایران چیزی از دست نمیدهد، همانگونه که در برجام ما چیزی از دست ندادیم و چیزهایی هم به دست آوردیم، البته منظور این نیست که هیچ امتیازی به طرف مقابل ندادیم، امتیازهایی دادهایم و در برابرش امتیازهای زیادی گرفتیم. یکی از بارزترین امتیازهایی که از اتحادیه اروپا گرفتیم، همین سیلیهای محکمی است که از سوی جامعه بینالمللی بر گونه امریکا نواخته میشود، از روزی که ترامپ به مقام ریاستجمهوری امریکا رسیده به صورت مستمر از اروپا سیلی خورده. بارها تکرار کرده که من قصد دارم برجام را لغو کنم و یک سال است که در این کار ناکام مانده، این دقیقا نشان میدهد که چقدر ایران توانسته دست و پای ابرقدرت جهانی را ببندد.
در مورد موضوع حقوق بشر هم ما اگر با اروپا وارد گفتوگو بشویم، باز هم میتوانیم به همین شکل امتیازهای مهمی دریافت کنیم چراکه دست ما به لحاظ حقوق بشری خالی نیست و نگاه و دیدگاه خاصی داریم که میتوانیم از طریق آن امتیازهایی بگیریم.
ارزشها و هنجارهایی که از زمان ایران باستان، دوران اسلام و حتی دوران مدرن برای ما ایرانیان ایجاد شده است، بسیار مهم و ارزشمند هستند، مثلا مساله نهاد خانواده. در برابر حقوق بشر اروپایی برخی از ارزشها را تبلیغ میکند که نهاد واقعی خانواده را به خطر میاندازد، از جمله مسائلی مانند همجنسگرایی.
نوع نگاه و هنجارها در گفتوگوها بسیار مهم هستند، این نشان میدهد که ما در گفتوگوهای حقوق بشری نه تنها دست خالی نیستیم بلکه میتوانیم چیزهایی را هم به اروپاییها یاد بدهیم. اتفاقا حرفی که اروپاییها و بخشی از جامعه امریکا در مورد حقوق بشر میزنند، با اصل اعلامیه حقوق بشر در تعارض قرار دارد، همین است که در چنین مذاکراتی ما چیزهای زیادی داریم که میتوانیم عرضه کنیم.
دیدگاه ما باید این باشد که ما به لحاظ حقوق بشری در منطقه خودمان از بسیاری دیگر از کشورها جلوتریم و با نشان دادن این موضوع زمینه را باید برای این فراهم کنیم که با استفاده از اولویت حقوق بشر برای اروپاییها، نه تنها تحریم و فشار به ایران باید کنار گذاشته شود بلکه باید تعرفههای ترجیحی نسبت به دیگر کشورهای منطقه برای تجارت و روابط سیاسی و فردی و اجتماعی دریافت کنیم.
البته نباید تصور کنید که ذاکریان میگوید ایران از لحاظ حقوق بشر، بهشت مطلق است، خیر! ما هم خطاهایی داریم، اما دیدگاه این است که این خطاها باید به صفر برسد. دیدگاه اساسی در جمهوری اسلامی از ابتدا این بوده که با هر خطاکاری باید برخورد شود و همه از دادستان و مقام دولتی گرفته تا مردم عادی باید به قانون اساسی احترام بگذارند.
اگر حذف و حصر غیرقانونی هم در کشور صورت بگیرد، قطعا انتقاد و اعتراض به آن وارد است و تکرار هم میشود، اما این مسائل، مساله داخلی ما است، به خارجیها ارتباطی ندارد، مسالهای است که خودمان امکان بحث و گفتوگو و حل و فصل داخلی آن را داریم و در مورد چگونگی حل و فصل آن تصمیم میگیریم.
*منبع: روزنامه اعتماد؛ 1396،10،24