کد خبر: ۱۲۰۸۷۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۷ - ۲۰ آذر ۱۳۹۶ - 11 December 2017
سمیه محمدی مدیرروابط عمومی شرکت بیمه رازی - یکی از راه های سنجش اثربخشی محتوی، بررسی مخاطب می باشد که بتوانیم بگوییم در مخاطب چه تاثیری گذاشته ایم که رفتار تجاری خاصی را در جهت هدف تبلیغاتی ما انجام بدهد.
سمیه محمدی مدیرروابط عمومی شرکت بیمه رازی - یکی از راه های سنجش اثربخشی محتوی، بررسی مخاطب می باشد که بتوانیم بگوییم در مخاطب چه تاثیری گذاشته ایم که رفتار تجاری خاصی را در جهت هدف تبلیغاتی ما انجام بدهد.
  

جامعه مدرن امروزی با پیشرفت های علمی و اجتماعی در قرن بیست و یکم و در عصر اوج گرفتن دنیای مجازی این چالش را مطرح می کند که آیا در زمینه تبلیغات به اندازه کافی همزمان با پیشرفت جامعه حرکت کرده ایم یا هنوز راه طولانی ای در پیش داریم.

در عرصه رساندن خبر به مخاطب با ایجاد ظرفیت های جدید و کوچک تر کردن گروه های مخاطب دو فرصت بسیار جالب به دست آمده است. اول اینکه زمان اثربخش کردن پیام را طولانی تر کرده ایم یعنی وقتی یک پیام تبلیغاتی به عنوان فرصتی کوتاه در یک بزرگراه به مخاطب هدایت می شود در مقابل می توانیم همان پیام را طولانی تر و قطعا موثرتر از طریق کانال های تبلیغاتی تلفن های هوشمند به مخاطب انتقال دهیم و فرصت اثربخشی طولانی تر و موثرتری را فراهم کنیم. دوم اینکه در دنیای مجازی مدرن توان تقسیم بندی مخاطب و کوچک تر کردن گروه مخاطبین برایمان به مراتب ساده تر شده است.

تاثیرپذیری پیام ها با در نظر گرفتن گروه های مخاطبین خاص و یا خصوصی و یا اختصاصی ترکردن گروه های مخاطب، توان و کیفیت پیام رسانی و تبلیغاتی را افزایش داده است. در حقیقت نحوه انتقال پیام به مراحل متفاوت پیشرفت تکنولوژی ما وابسته شده است. یعنی اینکه با اختراع رادیو، تلویزیون و اکنون هم گوشی های هوشمند به امکانات موثرتری دست یافته ایم و در حقیقت تبلیغات را همراه مخاطب کرده ایم. اتفاقی که رقم خورده، این است که تبلیغات منتظر فرصت بوده که نحوه انتقال پیام خودش را با توجه به امکانات تکنولوژی دست یافته شده ارتقاء بدهد و در حقیقت بر دوش تکنولوژی سوار شود.

حالا چالش اصلی این می ماند که ما در جهت افزایش ارتقاء کیفیت پیام ها و محتوی آن ها چه کاری انجام داده ایم، آیا در این جا هم توانسته ایم همراه با پیشرفت تکنولوژی حرکت کنیم؟ آیا هیچ دستاوردی وجود داشته که این محتوی و کیفیت تبلیغات را به روزتر کرده باشیم. اینجاست که متوجه می شویم که استاندارسازی و سنجش محتوی تبلیغاتی، نیاز به تکنولوژی بسیار پیشرفته ای دارد که در حوزه های معمولی وجود ندارد.

در حقیقت یکی از راه های سنجش اثربخشی محتوی، بررسی مخاطب می باشد که بتوانیم بگوییم در مخاطب چه تاثیری گذاشته ایم که رفتار تجاری خاصی را در جهت هدف تبلیغاتی ما انجام بدهد.

پیام های تبلیغاتی باید به عنوان پیام هایی در نظر گرفته شوند که از طریق حس بینایی، شنوایی و یا حتی بویایی و لامسه به مخاطب منتقل می شوند. با در نظر گرفتن تمام جوانب نهایتا اثربخشی پیام ها باید در مخاطب سنجیده شود.

این اثرها باید به عنوان
1-اثرهای مقدماتی
2-اثرهای متاخر
3-اثرهای همیشگی

در مخاطب ارزشیابی شوند.

یعنی در حقیقت تاثیری را که ما با تبلیغات حود بر مغز و شبکه عصبی مغزی مخاطب گذاشته ایم باید قابلیت ارزشیابی و سنجش پیدا کند. در آنجا باید همزمان با تحقیقات پزشکی علوم اعصاب حرکت کنیم و ببینیم که آیا با تبلیغات خودمان در مغز مخاطبین چگونه تغییراتی را ایجاد کرده ایم.

تاثیرات مقدماتی- متاخر و یا همیشگی

این تاثیرات را در رشته علوم اعصاب می توانیم به عنوان پدیده Neuroplasticity با دستگا ههای فوق پیشرفته Functional MRI ببینیم. قطعا در آینده پزشکی مدرن و معیارهای اخلاقی، مذهبی و سنتی جوامع دست در دست در حیطه تبلیغات و رسانه مداخله بیشتری خواهند داشت و تاثیرگذاری و اخلاق محوری تبلیغات با تکنولوژی مدرن قابل ارزیابی خواهد بود. بحث در این حیطه بسیار شیرین و علمی می باشد که امیدوارم در مقاله ها و فرصت های بعدی به عرضتان برسانم.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: