با نزدیک شدن به ١٥ اکتبر، موعد اعلام نظر رییسجمهور امریکا در خصوص پایبندی ایران به برجام، بازار گمانهزنیها و اخبار و تحلیلها درخصوص این اقدام و تبعات و پیامدهای آن داغ شده است.
روزنامه اعتماد در ستون نگاه روز به قلم بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه، آورده است: قبل از پرداختن به گزینهها و احتمالات موجود، اشاره به نکاتی چند در خصوص جایگاه و اهمیت این اقدام و اظهارنظر ترامپ ضروری است:
اول اینکه به گونهای کاملا روشن و شفاف، توافق هستهای محصول یک خردجمعی و درایت جهانی است که در قالب توافق میان جمهوری اسلامی ایران با گروه کشورهای موسوم به ١+٥ تبلور یافته است. لذا توافقی دوجانبه نیست که یک طرف برای خود حق اعمال نظر و تحمیل رای و نقض یک طرفه را قایل شود ولو این کشور، ایالات متحده باشد. اصولا بر اساس حقوق و مقررات بینالمللی که توافق هستهای مبتنی و مستند به آن تهیه شده و بر طبق قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت شمول جهانی یافته، چنین حقی برای هیچیک از طرفهای معاهده در نظر گرفته نشده تا برای کل توافق و دیگر طرفهای این توافق بینالمللی تعیین تکلیف کند.
نکته دوم اینکه دولتمردان امریکا و مشخصا دونالد ترامپ، رییسجمهور این کشور از ماهها قبل از انتخابات سال گذشته ریاستجمهوری در امریکا، بر طبل قانونگریزی و برجامستیزی میکوبیدند، لذا اظهارات و هیاهوهای آنها درخصوص توافق هستهای با ایران، موضوع بدیع، تازه و عجیبی نیست. اتفاقا در مسیر تکاملی این اظهارات، نوعی تغییر و تحول ضمنی نیز به چشم میخورد چرا که ترامپ بارها از پاره کردن برجام سخن گفته در حالی که با کارآموزی و تجربهاندوزی چندماه اخیر و تحت فشار واقعیات بینالمللی و حمایت قاطع غالب کشورهای مهم و تاثیرگذار از برجام، در لحن و محتوای اظهارات ترامپ نسبت به توافق هستهای نیز نشانههایی از تغییر و تعدیل به چشم میخورد.
نکته سوم اینکه جنجالآفرینی و اقدامات و اظهارات نسنجیده ترامپ، صرفا محدود و منحصر به موضوع توافق هستهای با کشورمان نیست.
در واقع در مدت ١٠ ماه ریاستجمهوری ترامپ، دنیا به خوبی با سیاستها و توییتهای کینهتوزانه و اقدامات جنگافروزانه و قانونگریزیهای ترامپ آشنا شدهاند واساسا یکی از کارکردهای رییسجمهور امریکا، همین بیاعتبارکردن جایگاه ریاستجمهوری امریکا نزد افکار عمومی جهانیان است. ترامپ در همین مدت کوتاه سعی فراوان کرده تا تمام دستاوردها و سیاستهای باراک اوباما را نابود کند و بدینترتیب شاهد خروج یکجانبه امریکا از توافق بینالمللی پاریس در خصوص آب و هوا، خروج امریکا از توافق تجاری پاسیفیک، دگرگونی در طرح بیمه درمانی موسوم به «اوباماکر» و اعلام و اعمال سیاستهای جنگافروزانه در قبال کره شمالی، سوریه و منطقه غرب آسیا و بازگشت دوباره به عصر نظامیگری در افغانستان و عراق و غیره بودهایم.
و سرانجام نکته آخر اینکه اعلام نظر ترامپ فاقد کمترین ارزش حقوقی است زیرا در برجام اساسا چنین حقی برای رییسجمهوری امریکا تعریف و تعیین نشده تا درباره پایبندی کشورمان در قبال توافق هستهای اعلام نظر کند و برای برجام نسخه بپیچد. اعلام نظر ترامپ یک موضوع داخلی فیمابین کاخ سفید و کنگره است و تعهدی برای دیگر طرفهای برجام ایجاد نمیکند. کما اینکه روسیه و چین و سه کشور اروپایی به همراه مسوول سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا بارها و بارها تعهد و پایبندی خود را نسبت به توافق هستهای با وجود فشارهای ترامپ مورد تاکید قرار دادهاند.
واقعیت این است که با توجه به ضدیت واضح و آشکار ترامپ با نهادها و ترتیبات بینالمللی، مخالفتهای وی با مقررات و معاهدات و توافقات جهانی زیر پاگذاشتن بسیاری از مفاد حقوق و تعهدات بینالمللی، سیاستهای جنگافروزانه و ستیزهجویانه در قبال کشورهای مستقل دنیا از کره شمالی گرفته تا ونزوئلا و ادبیات خارج از عرف دیپلماتیک وی در قالب توییتها و سخنرانیهایش از جمله سخنان سراسر خصمانه علیه کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد؛ بخش اعظم افکارعمومی دنیا و جمع کثیری از مقامات و رهبران کشورهای دنیا، حتی در جهان غرب و در میان دوستان و متحدین غربی و اروپایی امریکا کوچکترین همراهی و همبستگی با ترامپ را از خود نشان نمیدهند.
به هرتقدیر، اعلام نظر ترامپ در خصوص برجام از سه حالت و احتمال خارج نیست:
١- اعلام پایبندی ایران به توافق هستهای و در نتیجه تمدید تعلیق تحریمها برای سه ماه دیگر
٢- اعلام عدم پایبندی ایران به برجام و در نتیجه خروج یکجانبه امریکا از برجام
٣- عدم اعلام نظر صریح در این خصوص و انداختن توپ به زمین کنگره برای تعیین تکلیف موضع امریکا در قبال توافق هستهای که در این صورت کنگره دو ماه فرصت خواهد داشت تا در این خصوص اعلام نظر کند.
براساس قراین و شواهد و تحلیلهای موجود، امکان و احتمال ِگزینه سوم خیلی بیشتر از دو گزینه دیگر است. بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران خود را برای هر وضعیتی مهیا و آماده کرده و کوچکترین نگرانی از بابت آینده خود ندارد. زیرا نظام و دولت با وجود تعهد کامل نسبت به توافقات و تعهدات بینالمللی خویش و اینکه هیچگاه آغازگر نقض توافقات و تعهدات خود نخواهد بود آماده ارایه پاسخ به هر گزینه احتمالی است.
*منبع:روزنامه اعتماد،1396،7،19