کد خبر: ۱۰۵۸۳۸
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۴ - ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ - 21 June 2017
در سال جاری، مقام معظم رهبری در بیاناتشان چند بار از جایگاه بی‌بدیل مردم‌سالاری در جمهوری اسلامی ایران یاد فرمودند که در آخرین مورد از آن، چنین بیان داشتند که «اینکه آمریکایی‌ها، در کنار حکام قرون وسطایی و قبیله‌ای سعودی، از حقوق بشر سخن می‌گویند و در جایی که بویی از دموکراسی نبرده، به جمهوری اسلامی که مظهر مردم‌سالاری است، تهمت می‌زنند واقعاً مضحک است.»
 مردم سالاری در سرمقاله خود نوشت: در سال جاری، مقام معظم رهبری در بیاناتشان چند بار از جایگاه بی‌بدیل مردم‌سالاری در جمهوری اسلامی ایران یاد فرمودند که در آخرین مورد از آن، چنین بیان داشتند که «اینکه آمریکایی‌ها، در کنار حکام قرون وسطایی و قبیله‌ای سعودی، از حقوق بشر سخن می‌گویند و در جایی که بویی از دموکراسی نبرده، به جمهوری اسلامی که مظهر مردم‌سالاری است، تهمت می‌زنند واقعاً مضحک است.»

این مقاله به قلم بهروز پورسیناکه روز چهارشنبه انتشار یافته در ادامه می افزاید: در همین راستا بود که نگارنده، بر آن شد تا در یادداشتی به این سوال پاسخ دهد که جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومتی که ریشه در حکومت امام علی علیه السلام دارد، چرا مظهر مردم‌سالاری است.

طی یک هفته‌ای که از زمان انتشار سرمقاله «حکومت امام علی علیه السلام و مردم‌سالاری» به نگارش این قلم در صبح روز چهارشنبه 24 خرداد ماه در روزنامه وزین مردم‌سالاری تا به امروز گذشته است، بازتاب‌های غیر مستقیم بسیاری درباره این موضوع را شاهد بوده‌ایم که این قلم را مکلف کرد تا در متن پیش رو، از زوایای دیگری به این مهم بپردازد. البته این قلم پنهان نمی‌کند که انگیزه اصلی از نگارش این یادداشت، ناخرسندی از مظلومیت مقام دوم کشور یعنی رئیس جمهور محترم، دکتر روحانی در عرصه‌های مختلف می‌باشد که ازجمله آنها، نقدهای بسیار تند و بعضا توهین آمیز و ناصوابی است که به دلیل یک اظهار نظر، بر ایشان تحمیل شد. دکتر روحانی در شامگاه همان روز انتشار یادداشت حکومت امام علی علیه السلام و مردم‌سالاری، در ضیافت افطاری با اساتید و پزشکان با نقل این روایت صریح از مولا علی (ع) که «دعونی و التمسوا غیری ... و ان ترکتمونی فانا کاحدکم و لعلی اسمعکم و اطوعکم لمن ولیتموه امرکم» فرمودند: مبنای ولایت و حکومت از دیدگاه علی (ع) نیز، انتخاب و نظر مردم بود.

در یک جمله، خلاصه دامنه طوفان نقدها و حملات شدید قلمی و لفظی مخالفان به رئیس جمهور را می‌توان در طیفی از ادعاهای بی توجهی، کم سوادی تا پناه آوردن به سکولاریسم! خلاصه کرد. 
نگارنده، اولا با توجه طرح دیدگاه‌های استدلالی خود در همان یادداشت حکومت امام علی(ع) و مردم‌سالاری و ثانیا به دلیل عدم مجال در این مقال، از طرح مباحث استدلالات روایی و عقلایی جدید اجتناب می‌ورزد و صرفا، اکتفا به استناداتی از فرمایشات سه استوانه اصلی در تدوین تئوری نظام اسلامی ایران یعنی امام راحل، مقام معظم رهبری و شهید علامه مطهری در سه فراز می‌کند و آنگاه از خوانندگان محترم دعوت می‌شود تا خود، نسبت به سخنان رئیس جمهور و طوفان حملات به ایشان قضاوت کنند.

فراز اول- مقام معظم رهبری دقیقا در 30 سال پیش و در چنین روزهایی در 22 خرداد ماه سال، 1366 در خطبه نماز جمعه در این‌باره فرمودند «در اسلام به نظر مردم اعتبار داده شده؛ رأی مردم در انتخاب حاکم و در کاری که حاکم انجام می‌دهد، مورد قبول و پذیرش قرار گرفته. لذا شما می‌‌بینید که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاه و السّلام) با اینکه خود را از لحاظ واقع منسوب پیغمبر و صاحب حق واقعی برای زمامداری می‌داند، آنوقتی که کار به رأی مردم و انتخاب مردم می‌کشد، روی نظر مردم و رأی مردم تکیه می‌کند. یعنی آن را معتبر می‌شمارد و بیعت در نظام اسلامی یک شرط برای حقانیت زمامداریِ زمامدار است. اگر یک زمامداری بود که مردم با او بیعت نکردند، یعنی آن را قبول نکردند، آن زمامدار خانه نشین خواهد شد و مشروعیت ولایت و حکومت به بیعت مردم وابسته است یا بگوئیم فعلیت زمامداری و حکومت به بیعت مردم وابسته است. آنوقتی که بعد از قتل عثمان مردم آمدند اطراف خانه امیرالمؤمنین را گرفتند، امیرالمؤمنین خطاب به مردم نفرمود که شما چه کاره اید؟ رأی شما چه تأثیری دارد؟ فرمود: دعونی و التمسوا غیری؛ وقتی می‌خواست استنکاف کند از قبول خلافت و زمامداری، به مردم گفت من را رها کنید، به سراغ دیگری بروید. یعنی اراده شما، خواست شما، انتخاب شماست که تعیین کننده است؛ پس از من منصرف بشوید، به سراغ دیگری بروید. در مکاتباتی که امیرالمؤمنین با معاویه در پیش از جنگ صفین داشتند و استدلال می‌کردند؛ هر کدام یک دلیلی، استدلالی در نامه خود می‌آوردند - هم معاویه به یک چیزهائی استدلال می‌کرد تا روش سیاسی خودش را توجیه کند، هم امیرالمؤمنین استدلالهائی می‌کردند - آنجا یکی از جملاتی که امیرالمؤمنین به کار برده و احتمال می‌دهم بیش از یک بار هم امیرالمؤمنین این را به کار برده این است که: «انّه بایعنی القوم الّذین بایعوا ابابکر و عمر»؛ یعنی تو چرا در مقابل من می‌ایستی و تسلیم نمی‌شوی، در حالی که همان مردمی که با ابوبکر و عمر بیعت کرده بودند و تو به خاطر بیعت آن مردم خلافت آنها را قبول داری، همان مردم با من هم بیعت کردند. یعنی مشروعیت دادن به رأی مردم و بیعت مردم؛ این یک اصل اسلامی است. لذا بیعت یکی از چیزهای اصلی بود. اگر کسی به عنوان خلیفه انتخاب می‌شد، مردم اگر بیعت نمی‌کردند، هیچ الزامی نبود که دیگران او را خلیفه بدانند». نکته: همانطور که ملاحظه شد، در این مبحث استدلالی، مقام معظم رهبری به صراحت می‌فرمایند که مشروعیت ولایت و حکومت، به بیعت مردم وابسته است. 

فراز دوم- شهید والا مقام علامه مرتضی مطهری در جلد دوم از کتاب حماسه حسینی در این خصوص می‌فرمایند: «علی علیه السلام با خلفای زمان خود در مسائل قضایی و سیاسی و علمی همکاری می‌کرد، یعنی به آنها مشورت می‌داد و آنها را تقویت و تأیید می‌کرد. قضاوتهای مولی و مشورتها و جوابهای علمی او مشهور است .در این قسمت، این جهت را که افکار عمومی چگونه قضاوت می‌کند باید درنظر گرفت. اگر امامِ بحق را مردم از روی جهالت و عدم تشخیص نمی‌خواهند، او به زور نباید و نمی‌تواند خود را به مردم، به امر خدا تحمیل کند . لزوم بیعت هم برای این است.»
فراز سوم - امام راحل قدس سره الشریف با آنکه سلسله پهلوی، به رهبری مطلق و قاطع مردمی ایشان سقوط کرد اما به دلیل اصالت آرای مردم در تشکیل حکومت، حاضر نشدند تا زمانی که رفراندم برای برقراری یا عدم برقراری جمهوری اسلامی ایران برگزار نشد، دستور به تدوین قانون اساسی جدیدی را برای کشور بدهند. امام، بهتر از هر فرد دیگری می‌دانست که میزان، یعنی ملاک تشخیص حق از باطل در یک حکومت و دولت، آرای مردم است؛ فلذا، مهمترین اصل در قوام جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای آموزه‌های اسلام محمدی چنین فرمودند «میزان، رای ملت است».
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در قبل از تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی در مرداد ماه 1358 خطاب به نمایندگان منتخب مجلس خبرگان می‌فرمایند «سفارش می‌کنم به آنهایی که خدای نخواسته یک آرایی دارند بر خلاف مسیر ملت؛ من سفارش می‌کنم به آنها، که طرحشان را و آرایشان را بگذارند برای یک وقت دیگری و یک وقتهای دیگری این کارها را بکنند، حالا وقت این نیست که آرائی که خلاف مسیر ملت است اظهار بکنند و حیثیت خودشان را در بین ملت از بین ببرند. من میل ندارم حیثیت آقایان از بین برود در بین ملت. اگر در این مجلس یک چیزهایی و یک حرف‌هایی زده بشود که برخلاف مسیر ملت است، اینها وجاهت خودشان را از بین ملت می‌برند و خدای نخواسته بعدها برایشان خیلی نفع ندارد. همان مسیری که ملت داشتند، همین چیزی که اگر می‌خواهید مطابق با میل خودتان دمکراسی عمل بکنید، دمکراسی این است که آرای اکثریت و آن هم این طور اکثریت، معتبر است؛ اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست ما نمی‌خواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید؛ ولیّ آنها نیستید. بر طبق آن طوری که خود ملت مسیرش هست. شما هم خواهش می‌کنم از اشخاصی که ممکن است یک وقتی یک چیزی را طرح بکنند که این طرح برخلاف مسیر ملت است، طرحش نکنند از اوّل، لازم نیست، طرح هر مطلبی لازم نیست. لازم نیست هر مطلب صحیحی را اینجا گفتن. شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت می‌خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می‌خواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است.» 

کلام نهایی: حال ضروری است تا منتقدین مخالف، یک بار دیگر نقدهای خود را در طرد و تقبیح دیدگاه ریاست محترم جمهور به شرحی که گذشت با توجه به دیدگاه‌های امام راحل، علامه شهید مرتضی مطهری و بویژه مقام معظم رهبری درباره این مهم بازگو کنند که بی‌شک، مهمترین موضوع در تئوری حکومت و دولت در جمهوری اسلامی ایران، همین موضوع جایگاه آرای مردم در دولت و حکومت است.
*منبع: مردم سالاری/31 خرداد 96
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: